یک زبانشناس ایرانی نیمی از زبانها و گویش های زنده ایران را با درجات مختلف در معرض خطر نابودی و فراموشی دانست.
«فریار اخلاقی»، مدیر گروه زبان و گویش رایج پژوهشگاه زبانشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران، شنبه 2 مارس 2019، به خبرگزاری ایرنا گفت: «آماری که در منابع از جمله اطلس زبانهای در خطر سازمان یونسکو از شمار و نام زبانهای در خطر ایران ارائه شده دقیق نیست. به عنوان مثال در این اطلس تعداد زبانهای در خطر ایران، 25 زبان برآورد شده است اما این فهرست از دید متخصصان فهرست قابل قبولی نیست».
وی درباره دلایل نابودی یک زبان اظهار کرد: «مهمترین کارکرد زبان، برقراری ارتباط بین سخنگویان آن زبان است. وقتی که یک زبان این کارایی را از دست میدهد و مردم از آن زبان برای برقراری ارتباط استفاده نمیکنند، به اصطلاح میگوییم این زبان مرده است. در قیاس با زبان مرده، زبان زنده وجود دارد که همچنان سخنگو دارند و برای برقراری ارتباط مورد استفاده قرار میگیرند. زبانهای در خطر هم زبانهایی هستند که هنوز سخنگو دارند اما به دلایلی در خطر انقراض و از دست دادن کارایی برای برقراری ارتباط هستند».
بیشتر مناطق ایران، دوزبانه هستند
اخلاقی تاکید کرد: «در بیشتر مناطق ایران، مردم دوزبانه هستند. یعنی در کنار زبان بومی خود زبان دیگری را که معمولا زبان ملی است فرا میگیرند و از آن استفاده میکنند. در این شرایط ممکن است حوزههای کاربرد زبان بومی به مرور کم شود و کاربرد زبان دیگر گسترش پیدا کند. به عبارت دیگر زبان غالب کمکم حوزههای کاربردی زبان مغلوب را تصرف میکند و زبان مغلوب به حاشیه میرود. مسئله دیگر مهاجرت است که به طور قطع میتواند در کاهش کاربرد زبان بومی مؤثر باشد. عامل دیگری نیز که در بعضی کشورها باعث از بین رفتن زبانهای بومی میشود، فشارهای سیاسی است».
وی درباره عوامل موثر در مرگ یک زبان گفت: «بر اساس اطلاعاتی که در منابع آمده است تعداد زبانهای زنده ایران 76 زبان است. در بین این 76 زبان چیزی حدود نیمی از این زبانها با درجههای مختلف در خطر هستند. سازمان یونسکو شش درجه برای میزان در خطر بودن یک زبان در نظر گرفته است و 9 عامل را در این امر مؤثر میداند. از بین این عوامل دو عامل از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از آنها تعداد سخنگویان زبان است. عامل دوم که یونسکو از آن به عنوان عامل طلایی یاد میکند، عامل انتقال بین نسلی است. یعنی پدر و مادر در خانواده این زبان را به فرزندانشان منتقل میکنند یا خیر. اگر خانواده، برای مثال به دلیل اعتبار بالای زبان دیگر، با فرزندانشان به زبان بومی خود حرف نزنند، در چنین حالتی نسل والدین آخرین سخنگویان آن زبان بومی خواهند بود و با مرگ آنها آن زبان هم از بین میرود».
این زبانشناس درباره میزان خطر نابودی زبانها توضیح داد: «از نظر یونسکو، اولین درجه زبان «ایمن» است. زبان ایمن زبانی است که انتقال بین نسلی دارد و به هیچ عنوان در معرض خطر نیست. درجه دوم «آسیبپذیر» است. در درجۀ آسیبپذیر از نظر انتقال بین نسلی بیشتر کودکان با آن زبان تکلم میکنند اما کاربرد این زبان به حوزههای خاصی مربوط و محدود میشود. برای مثال فقط در خانه به آن زبان صحبت میشود و در محیطهای آموزشی هیچ کاربردی ندارد. درجۀ سوم، «بهطور قطع در خطر» است. یعنی کودکان زبان مادری را در خانه یاد نمیگیرند. درجۀ بعدی «بهشدت در خطر» است. زبانی در این درجه قرار میگیرد که فقط پدربزرگها و مادربزرگها به آن صحبت کنند، پدر و مادرها زبان را بفهمند اما نتوانند به آن صحبت کنند و کودکان از آن اصلا استفاده نکنند. یعنی پدربزرگ زبان را میداند. پدر میفهمد اما نمیتواند صحبت کند و نسل بعدی اصلا به کار نمیبرد. در این صورت با فوت پدربزرگ آن زبان از بین میرود. درجه بعدی «به طور بحرانی در خطر» نامیده شده است.
در این درجه هم سخنگویان زبان مورد نظر فقط پدربزرگها و مادربزرگها هستند و حتی ممکن است که پدر و مادر هم این زبان را متوجه نشوند. درجۀ آخر هم زبان «منسوخ» است که سخنگویان آن باقی نماندهاند و دیگر به کار نمیرود. زبان مندایی در خوزستان، زبان کُرُشی در استان فارس و یا زبان کمزاری در هرمزگان به طور بحرانی در خطر هستند».
وی درباره راهکارهای حفظ زبانهای مادری و بومی بیان کرد: «ما باید یک زبان ملی داشته باشیم اما برای حفظ و مراقبت از زبانهای بومی ایران، در وهلۀ اول این است که در خانوادهها ایجاد انگیزه کرد که با فرزندانشان با زبان مادریشان صحبت کنند چرا که هیچ زبانی برتر از زبان دیگری نیست و نباید اجازه بدهیم که زبان ملی جای زبان بومی را بگیرد. همه زبانها ارزشمند هستند و هیچ زبانی به زبان دیگر برتری ندارد. راهکار دیگر این است که کودکان را در این زمینه آگاه کنیم. آموزشوپرورش و رسانهها میتوانند به کودکان بیاموزند که همۀ تنوعهای زبانی موجود در کشور ارزشمندند و جز میراث ملی ما هستند و نباید مورد تمسخر و تحقیر قرار بگیرند. وقتی دید کودکان نسبت به این موضوع عوض شود در برابر دیگری احساس ضعف نمیکنند اگر با زبان بومیشان صحبت کنند و تمایلی برای تغییر آن ندارند. همه این موارد در بحث فرهنگسازی خلاصه میشود که نگذاریم گویشهای زبانی زیبا در معرض خطر نابودی قرار بگیرند. نکته دیگر اینکه دولت و نهادهای مربوط باید برای حفظ زبانهای ایران برنامهریزیکنند. باید متخصصان در این مورد نشستهایی داشته باشند و تمهیدات لازم را برای مراقبت از این سرمایهها بیندیشند».
ایران از کشورهایی است که دارای زبانها و گویشهای متنوع است. اما نیمی از آنها در معرض نابودی قرار گرفتهاند. اگرچه آمار دقیقی وجود ندارد ولی تالشی در گیلان، تاتی در قزوین، سنایا در تهران، نطنزی، نائینی و خوانساری و گزی در اصفهان، هورامی در کردستان، سیوندی و کُرُشی در فارس، لارستانی در هرمزگان، سوی در سیستانوبلوچستان، گویش بهدینان یا گبری در یزد، وَفسی در مرکزی، مندایی در خوزستان، خلجی در مرکزی و آشتیانی در مرکزی از جمله زبانها و گویشهای ایرانیِ در معرض نابودی هستند.