هماهنگی رویکردهای منطقه‌ای ایران با «توافق پکن»

حسن فحص
منتشر شده در: آخرین به روزرسانی:
فعال‌سازی حالت خواندن
100% Font Size

توافق میان سعودی و ایران با نظارت چین از منظر تاثیر آن بر معادلات خاورمیانه و غرب آسیا و تاثیری که این منطقه بر منافع اقتصادی، سیاسی و راهبردی قدرت‌های جهانی دارد، کماکان مورد بحث و بررسی بسیاری از کارشناسان و ناظران است.

بدون شک تحولات سریع منطقه پس از امضای توافق میان سعودی و ایران، نشانگر عمق و گستردگی تفاهمات بین رهبران دو کشور است که پس از پنج روز گفت‌وگو در پایتخت چین طی بیانیه‌ای مشترک ظهور و بروز یافت.

Advertisement

بیانیه منتشرشده پس از توافق سعودی-ایران بر احترام به حاکمیت و یکپارچگی کشورهای منطقه و عدم مداخله در امور داخلی کشورها تاکید کرده است. در اینجا منظور عدم مداخله امنیتی، نظامی و تحت تاثیر قراردادن تصمیمات دولت‌های منطقه است.

احترام به یکپارچگی و عدم مداخله در امور داخلی کشورها، بدان معنا است که طرف ایرانی به سیاست چهاردهه‌ای خود در رابطه با ایجاد گروه‌های نیابتی نظامی، سیاسی و امنیتی برای نفوذ و تاثیرگذاری بر سیاست‌ها و روند تصمیم‌گیری کشورهای منطقه پایان دهد. چرا که ایران طی دهه‌ها بر کشورهای منطقه از یمن تا عراق و سوریه، همچنین لبنان و فلسطین و دیگر کشورهای غرب آسیا و منطقه قفقاز از طریق سیاست مداخله‌جویانه به واسطه گروه‌های نیابتی اعمال نفوذ می‌کرد.

تعهد ایران به عدم مداخله در امور کشورهای منطقه به عنوان یک اصل بدیهی در روابط بین الملل، روند و رویکردی نوین در تعامل ایران با این کشورها به‌ویژه کشورهای عربی ایجاد خواهد کرد و باعث می‌شود تا تهران خصوصا «سپاه قدس» به عنوان اهرم سیاست خارجی ایران، به بازتعریف روابط خود با کشورهای منطقه اقدام کند.

این رویکرد جدید به معنای عدم حمایت ایران از گروه‌های وابسته نیست، بلکه به احتمال فراوان تهران تغییراتی در نحوه تعامل با این گروه‌ها با هدف حفظ تاثیر خود بر آنها انجام خواهد داد، چرا که تهران توانست از طریق فعالیت این گروه‌ها به بسیاری از اهداف راهبردی خود از جمله تثبیت موقعیت منطقه‌ای و حضور در فرایندهای سیاسی بین‌المللی دست یابد.

از سویی، گروه‌های نیابتی هم باید در مرحله پیش رو خود را با رویکرد سیاسی جدید ایران هماهنگ کرده و با تحولات ناشی از توافق ریاض-تهران و پیامدهای منطقه‌ای این توافق کنار بیایند. این گروه‌ها همچنین مجبور می‌شوند از حالت تقابل خصمانه به همکاری، گفت‌وگو و رعایت منافع همه طرف‌ها تغییر موضع دهند.

باید تاکید کرد که همه طرف‌های منطقه‌ای ملزم به رعایت رویکرد عدم مداخله در امور یکدیگر هستند اما چون ایران دارای گروه‌های نیابتی نظامی و سیاسی در منطقه بوده و طی سال‌های اخیر از طریق این گروه‌ها معادلات منطقه‌ای را برهم زده و منافع راهبردی خود را پیگیری کرده، باید بیشتر از بقیه طرف‌ها به رویکرد عدم مداخله ملتزم باشد.

سرمایه‌گذاری در روند صلح، مهمترین رویکرد سیاست منطقه‌ای ایران در تعامل با گروه‌های نیابتی طی مرحله پیش رو خواهد بود. نشانه‌های این تغییر نیز به‌وضوح نمایان شده است؛ در یمن حوثی‌ها با دادن امتیازات عمده به‌ویژه پذیرش روند سیاسی با مدیریت سعودی موافقت کردند، در عراق هم گروه‌های شبه‌نظامی مسلح با آگاهی از پیامد تغییرات منطقه‌ای به تغییر رویکردهای خود با کشورهای عربی روی آورده و فراتر از آن نحوه تعامل با نیروهای آمریکایی در عراق را نیز تا حدود زیادی تغییر دادند.

اما مهمترین پیامد توافق سعودی-ایرانی بر بحران سوریه بود و نظام این کشور با دیدن نشانه‌های تغییر در منطقه سریعا به ازسرگیری روابط با کشورهای عربی اقدام کرد.

ایجاد روابط مجدد سوریه با جهان عرب البته هراس ایران را در پی نداشت و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران در سفر اخیرش به سوریه از بازگشت دمشق به اتحادیه عرب و ازسرگیری روابط کشورهای عربی با سوریه استقبال کرد چرا که تهران از نفوذ خود بر سیاست‌ها و تصمیمات دمشق آگاه است و بهبود روابط سوریه با جهان عرب از نظر تهران تاثیری بر نوع و شکل روابط ایران و سوریه نخواهد گذاشت.

در لبنان نیز «حزب الله» در مرحله پیش رو مانند سابق از طریق مذاکره، به تامین منافع خود و دادن امتیازات حداقلی به رقبای سیاسی اقدام خواهد کرد.

این تحولات نشان می‌دهد که ایران به حمایت از شرکای منطقه‌ای خود ادامه می‌دهد و‌ از منافع آنها به واسطه حضور در فضای سیاسی و نهادهای رسمی کشورهایشان پشتیبانی خواهد کرد به نحوی که این شرکا بتوانند منافع راهبردی ایران در منطقه را در مرحله پیش رو حفظ و تامین کنند.

منبع: ایندیپندنت عربی

ترجمه: العربیه فارسی

رفع مسئولیت: مقالات منتشر شده، تنها نظر نویسندگان خود را منعکس می‌کنند.
بیشترین بازدید موضوعات مهم