اقدامات و اهداف هماهنگ ایران در منطقه
افزایش تنشهای اخیر در منطقه که با حمله مسلحانه به یک کنیسه یهودی در قدس آغاز و سپس به درگیری میان افراد مسلح فلسطینی و نیروهای اسرائیلی در کرانه باختری کشیده شد و بعد از آن با شلیک موشکهای حماس از جنوب لبنان گسترش یافت، شاهد فقدان نقش حکومت خودگردان فلسطینی در این درگیریها بود.
پس از عملیات «الحواره»، حکومت خودگردان فلسطینی ظاهرا به این باور رسیده که در معادله میان اسرائیل و گروههای مسلح فلسطینی وابسته به ایران، نقشی کاملا حاشیهای و غیرموثر پیدا کرده است. شرایط جدید نشان داد، حکومت خودگردان توانایی تاثیرگذاری بر روندها و تصمیماتی که میتواند در آینده فلسطین تعیینکننده باشند را ندارد.
تهران توانست در چارچوب گسترش نفوذ منطقهای خود راهبرد اسرائیل و کشورهای رقیب مبنی بر ایجاد شبهدولتهای اسلامگرای تندرو در اطراف مرزهای خود با هدف تقویت موقعیت دولت یهودی در اسرائیل را ناکام کند.
با این حال، تهران هزینه گزافی برای ناکام گذاشتن راهبرد پیشگفته پرداخت کرد، راهبردی که تهدید مستقیمی علیه ایده اسلام سیاسی مورد نظر جمهوری اسلامی بود و میتوانست روابط ایران با گروههای مسلح فلسطینی بهویژه گروه «حماس» را به تیرگی بکشاند.
حماس طی بحران سوریه و همزمان با قدرت گرفتن «اخوان المسلمین» در مصر و افزایش نقش ترکیه به عنوان پدرخوانده جریانهای اسلام سیاسی پس از «بهار عربی»، گام به گام از ایران دور شده بود.
ایران از توافق 10 مارس گذشته با سعودی با میانجیگری چین برای افزایش نفوذ منطقهای خود نهایت بهرهبرداری را کرد. این توافق همچنین شوکی غیرمنتظره به اسرائیل وارد ساخت. تلآویو متوجه شد که درگیریها در کرانه غربی همزمان با بحران داخلی اسرائیل، از تاثیر حمله به تاسیسات اتمی ایران و تاثیر بر کشورهای ذینفوذ بینالمللی برای فشار به تهران تا حدود زیادی کاسته است.
پس از آن که در رقابت منطقهای میان ایران و اسرائیل، تلآویو توانسته بود از طریق کردستان عراق و جمهوری آذربایجان ایران را تحت فشار قرار دهد، تهران با تحرکات اخیر پیرامون اسرائیل، این پیام را به رهبران این کشور فرستاد که هر گونه حمله به عمق راهبردی جمهوری اسلامی، باعث جنگی تمام عیار در منطقه از طریق نیروهای نیابتی ایران خواهد شد.
در این راستا، تهران فقط به موشکپرانی از غزه و انجام عملیات نظامی در کرانه غربی اکتفا نکرد، بلکه با پرتاب موشک از جنوب لبنان و منطقه جولان سوریه، همچنین تلاش برای موشکپرانی از صحرای سینا، نشان داد که در صورت هر گونه اقدام در خاک ایران، اسرائیل از همه طرفها مورد حمله قرار گرفته و بهشدت آسیب خواهد دید.
از سویی دیگر، راهبرد جدید برخورد ایران با اسرائیل، این پیام را نیز به همراه داشت که گروههای فلسطینی وابسته به تهران، هیچ اهمیتی به رویکردها و سیاستهای حکومت خودگردان نمیدهند. این گروهها در بحران اخیر نشان دادند که واکنش آنها فقط به تجاوزهای نظامی اسرائیل خلاصه نمیشود و میتواند در رابطه سیاسی حکومت خودگردان با گروههای مسلح فلسطینی وابسته به ایران نیز تاثیر بگذارد.
روابط حکومت خودگردان و گروههای مسلح فلسطینی بهویژه دو گروه «حماس» و «جهاد اسلامی» شاهد تنشهای بسیاری بود و وساطتهای فراوانی از جمله توسط عبدالمجید تبون، رئیس جمهوری الجزایر برای حلوفصل این اختلافات صورت گرفت.
این گروهها سخت بهدنبال بازتعریف نقش و جایگاه «سازمان آزادیبخش فلسطین»، به عنوان نماینده قانونی مردم فلسطین و جایگاه خود در این سازمان بهویژه در ابعاد بینالمللی هستند.
از این چشمانداز، هرگونه تلاش برای نزدیککردن این گروههای وابسته به ایران با حکومت خودگردان خصوصا با توجه به شرایط در حال شکلگیری در منطقه، به تحمیل خواستههای آن گروهها بر حکومت خودگردان منجر میشود. با این وجود پرسشی که مطرح میشود آن است که آیا حکومت خودگردان فلسطین میتواند رفتار و رویکرد این گروهها را کنترل کند و از شدت اختلافات دوجانبه و تنش آنها با اسرائیل بکاهد؟
منبع: ایندیپندنت عربی
ترجمه: العربیه فارسی