آیا حضور رونالدو با هدف سرپوش گذاشتن بر واقعیتها در سعودی است؟
این پرسشی است که بسیاری از روزنامهنگاران و رسانههای غربی و بینالمللی پس از آمدن کریستیانو رونالدو به باشگاه النصر سعودی آن را مطرح کردند. اکثریت نیز چنین حضوری را یک پروژه سیاسی و نه ورزشی با هدف بهبود چهره جهانی سعودی بهشمار آوردند.
اگر با این نگاه و تفسیر موافق هستیم باید بپرسیم که حضور رونالدو قرار است بر چه چیزی نقاب بزند؟
شاید چنین تفسیری 6 یا 7 سال پیش که زنان حق رانندگی و سفر نداشتند و مفتیان تندرو با فتواهای تکفیری خود بر سپهر اجتماعی حکمرانی میکردند، معقول به نظر میرسید.
شاید ایده این که رونالدو نقش کارگزار روابط عمومی برای یک کشور که موسیقی در آن حرام و سالنهای سینما و تئاتر در آن تعطیل بوده است و پلیس امنیت اخلاقی به بهانه پوشش نامناسب به بازداشت دختران نوجوان و جوان اقدام میکند، منطقی به حساب آید.
معروفیت رونالدو همچنین میتواند، نگاهها را از شرایط کشوری که مانع حضور گردشگران میشود و از روند اقتصادی و فرهنگی بینالمللی کناره گرفته، دور کند.
شاید حضور ابرستارهای مثل رونالدو فرصتی برای گمراهکردن جهان از شرایط کنونی سعودی باشد، اما چنین گزارهای کاملا وارونه و غلطانداز است چرا که سعودی هم اکنون در حال انجام سیاستها و اقداماتی است تا هر چه بیشتر در جهان دیده شود و جهانیان چهره جدید این کشور را بهتر بشناسند.
شرایط و رویکرد جدید در سعودی، این کشور را در صدر اخبار جهان قرار داده است و آگهیهای «نیوم»، «د لاین» و «العلا» از فراگیرترین شبکههای خبری جهان منتشر میشوند. این چنین است که سعودی به دنبال دیدهشدن توسط مردم جهان است و چیزی برای پنهانکاری ندارد.
از این منظر، تمام نظراتی که آمدن رونالدو را با هدف «آبروداری» برای سعودی عنوان کردند، فاقد دلیل عینی هستند.
سعودی طی سالهای اخیر به شدت دگرگون شد و چیزی وجود ندارد تا حضور رونالدو آن را پنهان کند. اصلاحات عمیق و گسترده، کلیشه نفت و تروریسم که پس از حوادث 11 سپتامبر از سعودی در جهان شکل گرفته بود را دگرگون کرد.
اقداماتی چون پنهانکاری و لابیزدن و آوردن بازیکنان یا هنرمندان مشهور نمیتواند به تغییر چهره یک کشور کمک کند و چه بسیار کشورهایی که به چنین اقداماتی دست زدند اما در نهایت شکست خوردند.
به نظر من، این نگاه کلیشهای ناشی از شکلگیری یک دیدگاه رسانهای در غرب بوده که اسیر تصوری قدیمی از کشوری غرق در تاریکی با فرهنگی کاملا محافظهکارانه است و هیج ایدهای از تغییرات جدید توسط ولیعهد سعودی طی یک دهه اخیر ندارد.
با این تفاصیل، حضور رونالدو در لیگ فوتبال سعودی چگونه باید فهمیده شود؟
چنین حضوری تنها از منظر ورزشی قابل تحلیل و تفسیر است. اگر روزنامهنگاران غربی بحث و جدل طرفداران تیمهای سعودی را از «تایم لاین» من در توییتر پیگیری میکردند ماهیت صرفا ورزشی رونالدو در سعودی را بهتر متوجه میشدند.
در حالی که در غرب از دلایل غیر ورزشی حضور رونالدو در سعودی صحبت میشود، همزمان هواداران دیگر تیمهای سعودی از مدیران باشگاهها خواستهاند تا به جذب لیونل مسی، فوقستاره آرژانتینی برای تیمهای خود اقدام کنند چرا که به نظر آنها شکست تیم النصر با حضور رونالدو تقریبا به امری غیرممکن تبدیل شده است.
پیشتر سعودی برنامههای بسیاری برای سرمایهگذاری در بخش ورزش (از جمله رقابتهای فرمول یک، گلف و دیگر رشتههای ورزشی) اعلام کرد و در همین زمینه برنامه ویژهای برای تبدیل لیگ فوتبال خود به یکی از قویترین لیگهای جهان تدارک دیده است.
بسیاری از لیگهای فوتبال در کشورهای گوناگون به جذب بازیکنان سرشناس اقدام و به عنوان مثال دیوید بکهام و زلاتان ابراهیموویچ در لیگ فوتبال ایالات متحده بازی کردند. آیا آمریکاییها با این اقدام بهدنبال سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای جامعه خود بودند؟ بدون شک خیر، آنها هم مانند سعودیها بهدنبال رقابتپذیری و افزایش کیفیت لیگ خود بوده و تلاش داشتند نگاهها را به لیگ فوتبال خود جلب کنند.
ترجمه: العربیه فارسی
منبع: الشرق الاوسط