آیا اجلاس بالی نقطه پایانی بر منازعه آمریکا، چین و روسیه است؟
با وجود این که در آستانه زمستان هستیم، شکوفایی بهاری سیاسی در عرصه بینالمللی را در اجلاس «گروه 20» در بالی کاملا احساس میکنیم. این روحیه خوشبینی در شرایط کنونی وجود دارد که بحران میان ایالات متحده و چین، دو ابرقدرت جهان فروکش کرده است. پرزیدنت شی جین پینگ، اعلام کرد: ما نیاز به مسیر اصلاحات داریم زیرا «جهان بر سر دوراهی قرار گرفته است.» بایدن نیز در پاسخ گفت: «جنگ سرد جدیدی درکار نیست.»
البته نباید تمرکز توجه کنونی به هدف یافتن راه حل مسالمت آمیز در اوکراین را مغفول بگذاریم که از سوی مسکو و واشینگتن تکرار شد. تمامی این امور، شاخصهای مهمی هستند که از نقطهنظر سیاسی و اقتصادی، بازتاب گستردهای بر جهان خواهند داشت.
در ابتدای نشست بالی، بایدن و شی، دو رئیس جمهوری متخاصم، پیروزی در انتخابات داخلی (چین و آمریکا) را به یکدیگر تبریک گفتند که نشان داد، کارگزاران انتخاباتی آنها، عمده کار را قبل از آغاز گفتوگوهای مستقیم دو رئیس جمهوری انجام دادهاند.
نتایج انتخابات میان دورهای آمریکا غیرقابلپیشبینی نبود که طی آن دموکراتها، «سنا» را تصاحب کردند و «کنگره» با تفاوت اندک شمار«نمایندگان»، به جمهوریخواهان رسید. انتخابات مجلس همواره دشوار است چون جنبه داخلی دارد و تمرکزش به روی یک موضوع نیست، بلکه دهها موضوع معیشتی، اجتماعی و همچنین شخصی بر آن تاثیر میگذارند. بدین ترتیب بایدن موفق شد کنترل کنگره را حفظ کند که اختیارات کافی را به او برای تصویب پروژههای خود و توقف برنامههای رقبا میدهد اما در عین حال او از قدرت مطلق برخوردار نخواهد بود.
به عنوان مثال اگر بایدن در صدد امضای توافق با ایران یا ارسال تسلیحات برای اوکراین باشد، باید متوسل به موافقت «کنگره» شود که برخی از همحزبیهای او ممکن است با جمهوریخواهان مخالف، در برابر بایدن همسو شوند.
با این وجود، بایدن بهپیشبینی من، دو سال باقی مانده از ریاست جمهوری خود را صرف عینیتبخشیدن به دستاوردی تاریخی خواهد کرد تا همانند رویه دیگر روسای جمهوری آمریکا، نامش را جاودانه کند. او نخستین گام در این راستا را روز گذشته با دیدار با رئیس جمهوری چین در اندونزی برداشت. اگر بایدن موفق به خواباندن بحران و ایجاد همزیستی میان دو ابر قدرت جهان شود، تصویر او روی جلد مجله «تایم» ظاهر خواهد شد و به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل، معرفی شده و جهان، بایدن را نه بهدلیل ویدئوهای ریشخندآمیز رقبایش از او، بلکه به دلیل خدماتش به آمریکا و جهان به خاطر «درنطفه خفهکردن جنگ سرد با چین» به یاد خواهد داشت. در هر صورت این کار، ماموریتی دشوار است که در صورت انصراف بایدن از نامزدی برای دور دوم ریاست جمهوری، کار را برای او آسان خواهد کرد.
عدم نامزدی بایدن برای دور دوم ریاست جمهوری، دست او را بازخواهد گذاشت چرا که مجبور نیست تاثیرگذاری تصمیمات خود در ابعاد مردمی و انتخاباتی را مگر به شکلی محدود، مد نظر قرار دهد تا أسباب شکست همحزبیهایش را فراهم نسازد.
پرسش مورد نظر ما این است: بایدن در طول دو سال باقی مانده در کاخ سفید چگونه با منطقه ما و مسائل آن تعامل خواهد کرد؟
اگر او تصمیم به بازگشت یا ایجاد جایگزینی برای توافق جامع با ایران داشته باشد، به نظر من بدون مشارکت کشورهای دستاندرکار منطقه و تضمین عدم اقدام آتی آنها در ناکام گذاردن این توافق، قادر به محققساختن و موفقیت در این برنامه نخواهد بود. چنین عدم توفیقی پیشتر در ارتباط با برنامه باراک أوباما، رئیس جمهوری پیشین رخ داد.
از سوی دیگر اگر بایدن تصمیم بگیرد طرح صلح سیاسی منتسب به خود را در ارتباط با منازعه فلسطین و اسرائیل بیازماید، چنین طرح صلحی بدون حمایت کشورهای اصلی منطقه، متولد نخواهد شد.
حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد که از منطقه و مسائل آن فاصلهگرفته و توجه خود را تماما بر منازعه بزرگ آمریکا با روسیه و چین متمرکز کند، کشورهایی مانند سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج به بخشی از بازی رقابت، به ویژه با چین تبدیل خواهند شد زیرا این کشورها، صادرکننده اصلی انرژی به چین هستند. این ویژگی به معنای فشار بیشتر آمریکا بر ریاض خواهد بود که به دنبال ایجاد توازن در مناسبات خود است.
منطقه ما از نقطهنظر تاریخی همواره، عرصه مناسبی برای منازعات خارجی معطوف به کنترل آبراهها و منابع انرژی بوده است. چشم طمع قدرتهای جهانی، نزدیک به یک قرن است که به سعودی دوخته شده است. در این رابطه، رقابت متفقین در برابر متحدین و همچنین آلمان نازی با ترکیه عثمانی را شاهد بودیم. در دوران جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی نیز همین وضعیت اتفاق افتاد. امروزه، بهرغم این که آمریکا بزرگترین تولیدکننده جهان است، گذرگاهها، نفت و گاز هدف این رقابتها هستند. اگر قدرتهای بزرگ موفق به توقف بحران موجود در مناسبات میان خود شوند، این امر بازتابی مثبت بر بازارهای انرژی خواهد داشت و آسیبهای جهانی ناشی از پاندمی «کووید-19» و جنگ اوکراین را ترمیم خواهد کرد.