پشت دیوار چین چه میگذرد؟
تا چه میزان چین در این اواخر به مثابه عامل تقویت کننده ثبات جهانی در عرصه سیاسی، ایفای نقش کرده است؟ آیا این کشور باعث خیزش اقتصادی جهان شده یا آن را عملا به سقوط کشانده است؟
محورهایی که چین بر آن تکیه دارد بیش از آن که جنبه سیاسی داشته یا ناشی از رویاهای ابرقدرت مآبانه باشد، ماهیتی اقتصادی دارند. تمامی امپراتوریهای پیشین نیز همین خط مشی را داشته و ابتدا، در راستای تقویت بنیانهای اقتصادی خود حرکت کرده و سپس در بعد نظامی در سطح جهانی فعال بودند.
پیشتر نیز به دفعات خاطرنشان ساختهایم که چین، توجهی به موضوع بازدارندگی هستهای بویژه در قبال آمریکا ندارد اما در عین حال نیز همچنان و به شدت دست اندرکار بازدارندگی مالی و پولی است.
در این بین، طی دوسال پاندمی کرونا در چین، برنامههای این کشور، مقدار زیادی از مومنتوم دو دهه گذشته خود را از دست داده است، خصوصا که چین به دلیل لاپوشانی اخبار شیوع کرونا، در مظان اتهام قرار داشته است.
حقیقت این است که چین، مقدار زیادی از اعتبار خود را نزد ملتهای همجوار از دست داد زیرا آنها چنین برداشتی از چین دارند که این کشور در حال زیان وارد کردن به آنهاست. قاره اروپا که در آستانه ورود به شراکتهای راهبردی با چین بود، در راس زیاندیدگان قرار دارد. رویای «اوراسیا» که روزگاری در چشم آنداز اروپائیان بود، این اواخر به دلیل نبود اعتماد، دستخوش دگرگونی شده است.
چین در حال حاضر در ابعاد اقتصادی در وضعیتی است که نمیتوان گفت این کشور، اهرم اقتصادی جهان را تشکیل میدهد. زیانهای ناشی از دو سال پاندمی کرونا، باعث بروز کندی در نرخ رشد داخلی اقتصاد در این کشور شده که عامل تهدید کنندهای برای اقتصاد جهانی است.
چه اتفاقی در چین افتاده و اقتصاد آن به چه سمت و سویی در حرکت است و نحوه تاثیر بزرگ آن بر اوضاع اقتصادی شرق و غرب دنیا چگونه میباشد؟
از سه شنبه گذشته که چین از شهروندانش خواست تا برخی از کالاها و مواد غذایی ضروری را ذخیره کنند، دوایر جهانی دچار نگرانی شدهاند. این امر باعث ایجاد سراسیمگی در کشور و وحشت در بازارهای جهانی شد، بویژه که دیدگاه دقیقی در مورد علت واقعی درخواست دولت چین از شهروندانش، وجود ندارد.
بر اساس بیانیه وزارت بازرگانی چین، مسئولان امور، خواستار تثبیت قیمتها و تامین روزانه کالاهای ضروری شامل سبزیجات در زمستان امسال و بهار آینده شدند. از خانوارهای چینی نیز خواسته شد تا مقادیر معینی از نیازمندیهای روزانه را در راستای آمادگی برای زمستان یا وضعیتهای اضطراری، ذخیره کنند.
تعامل مبهم دولت چین، علت اصلی بروز نگرانی اقتصادی در سطح جهان است زیرا این کشور، نقش اساسی در زنجیره جهانی تامین کالاها ایفا میکند. حساسیت این نقش تا به حدی است که آمریکاییها در نخستین ماههای بروز پاندمی، متوجه شدند که بیشتر کارخانههای تولید داروهایشان در حال حاضر در چین است. این امر در حکم عامل تهدید مستقیمی برای امنیت ملی آنها میباشد.
علت طرح این درخواست وحشت آور چیست؟
دیدگاههای ضد و نقیض و مبهمی در این رابطه وجود دارد. از نگاه عدهای، چین در حال آماده شدن برای مقابله با ادامه پاندمی در زمستان امسال است. با توجه به خط مشی قاطع چین در حفظ مصونیت و آمار صفر کووید، هیچ بعید نیست که پروتکل قرنطینه را در هفتههای آینده عملی سازد. این امر باعث افزایش نارضایتی از این بابت شده که این کشور به دلیل اعمال محدودیت بر آزادی نقل و انتقال، تبدیل به کشوری جداافتاده از دنیا شده است.
در کنار پروتکلهای سفت و سخت و افزایش شمار مبتلایان در زمستان که امری کاملا محتمل می باشد، نگرانیهای دیگری نیز در کار است که ارتباطی با پاندمی کووید -19 ندارند.
به گفته برخی محافل در داخل چین، احتمال بروز پاندمی جدید در این کشور وجود دارد که تا این لحظه، هیچ کس اطلاعی از ان ندارد اما در هر صورت و با توجه به نبود شفافیت در این کشور، هر احتمالی ممکن است حقیقت یابد.
محتوای بیانیه وزارت بازرگانی چین در عین حال، راه را بر احتمالاتی در رابطه با بروز جنگ میگشاید. منابع آگاه، کاملا واقفند که برغم عدم تمایل چین به جنگ و رویارویی، احتمال بروز جنگ در محاسبات این کشور گنجانده شده است. پرونده منازعه در دریای جنوب چین و اختلافات بر سر آینده جزیره تایوان، مسائلی هستند که بروز برخورد نظامی با آمریکا را قویا محتمل می سازند.
آیا چین ایفاگر نقش تقویت کننده در عرصه آب و هوایی در سطح جهان است؟
در زمانی که رهبران جهان در کنفرانس جهانی تغییرات اقلیمی «کاپ 26» به هدف دور ساختن کره زمین از خطرات گرمایشی مذاکره میکنند، چین مبادرت به افزایش تولید بیش از یک میلیون تنی روزانه زغال سنگ کرده؛ آنهم در حالی که تولید برق دچار کاهش شده است.
چین در اوج احیای اقتصاد جهانی، از افزایش هزینه مواد اولیه بویژه ذغال سنگ، رنج می برد. گفتنی است که این کشور در تامین ذغال سنگ برای تولید برق، به میزان 60% متکی کشورهای آسیایی است.
بحران بخش زمین در چین ناشی از تراکم بدهیهای شرکت بزرگ «اور گراند» و احتمال توقف بازپرداخت این بدهیها، راه را بر تحلیلهای اقتصادی نگران کننده در رابطه با افزایش بحران جهانی می گشاید. بحرانی مانند بحران وام مسکن در آمریکا در سال 2008 که باعث بروز بحران مالی جهانی گردید که دنیا به دشواری از آن بیرون آمد.
حقیقت اوضاع جاری چیست؟
هیچ کس پاسخ کاملی ندارد و همین امر بسیار خطرناک است چرا که ما در دوران پیوند جغرافیایی و دموگرافیک در سطح جهان بسر می بریم. در این بین ممکن است که این کشور، بسیاری از امتیازات مدل چینی و تجربهاش را از دست بدهد که این کشور را به نقطه اوج رساند.این ابهام چه بسا چین و پیرامون آن را راهی پرتگاهی عمیق سازد.