حزب‌الله: سرنمونهٔ نیروهای نیابتی رژیم ایران در خاورمیانه

دکتر رضا پرچی‌زاده
منتشر شده در: آخرین به روزرسانی:
فعال‌سازی حالت خواندن
100% Font Size

نگرانی درباره نقش مخرب حزب‌الله در خاورمیانه طی روزهای اخیر شدت یافته است.

کشورهای شورای همکاری خلیج به رهبری پادشاهی عربی سعودی، با اشاره به این حقیقت که حزب‌الله یک دولت هوادار رژیم ایران در قلب دولت لبنان ایجاد کرده است، اخیرا روابط دیپلماتیک خود را با بیروت قطع کردند.

اسرائیل نیز با نظر به چشم‌انداز فزاینده رویارویی نظامی با رژیم ایران، مجموعه‌ای از رزمایش‌های یک‌ماهه را در جبهه شمالی خود در مرز لبنان آغاز کرده تا برای حمله قریب‌الوقوع حزب‌الله آماده شود.

این‌ها همه در بحبوحه رکود اقتصادی بی‌سابقه و بحران انرژی بی‌پایان در لبنان رخ می‌دهد، که رژیم ایران از آن همچون حربه‌ای برای مطرح کردن گروه تروریستی نیابتی خود به عنوان یک نیروی خیرخواه سود جسته است. طی این مدت، حزب‌الله مقادیر زیادی نفت ایران را به طور غیرقانونی وارد لبنان کرده است؛ اقدامی که نخست وزیر نجیب میقاتی آن را نقض آشکار حاکمیت لبنان نامیده است.

حزب‌الله سرنمونه و تاکنون مهمترین و کارآمدترین نیروی نیابتی رژیم ایران در خاورمیانه است. این سازمان از روز اول برای تحقق دیدگاه تمامیت‌خواهانه آیت‌الله خمینی از حکومت تحت عنوان «ولایت فقیه» ایجاد شد. رهبران حزب‌الله به ویژه حسن نصرالله بارها و بارها تاکید کرده‌اند که تبدیل لبنان به یک «جمهوری اسلامی» به سبک ایرانی هدف نهایی آنهاست.

این گروه تروریستی تمام ویژگی‌هایی را داراست که در نهایت به مشخصه‌های اصلی شبکه‌های نیابتی رژیم ایران در عراق، سوریه، یمن و فراتر از آن تبدیل شدند. حزب‌الله در حالی که خود را در دل دولت ملی لبنان جا کرده است، دستور کار خود را از تهران می‌گیرد و منافع رژیم اسلامگرای ایران را پیش می‌برد؛ و در حالی که از طریق تروریسم گسترده و جنگ‌های نیابتی، به غرب و متحدان منطقه‌ای آن ضربه می‌زند، برای رژیم ایران آنقدری «انکار قابل قبول» فراهم می‌کند تا بتواند کماکان به عنوان یک «بازیگر محترم» در صحنه جهانی ظاهر شود.

حزب‌الله با استفاده از حملات انتحاری در بدو کار خود، خونریزانه‌ترین و خشونت‌بارترین نقش را در در جریان جنگ داخلی لبنان ایفا کرد. به احتمال زیاد، حملات انتحاری گسترده این گروه تروریستی علیه غربی‌ها و دیگر رقیبان و دشمنان رژیم ایران بود که در نهایت تمام طرف‌های درگیر در مناقشه را به این نتیجه رساند که «راه حل سیاسی» تنها راه خروج از باتلاق لبنان است.

ملموس‌ترین پیامد جنگ داخلی 15 ساله، جدای از اخراج «ساف» از بیروت، ظهور چشمگیر بلوک قدرت ضد غربی و ضد اسرائیلی در قالب محور حامی ایران/سوریه در لبنان بود. هنگامی که در سال 2000 اسرائیل سرانجام از جنوب لبنان عقب‌نشینی کرد، حزب‌الله فرصتی یافت تا هژمونی خود را به داخل کشور گسترش دهد.

«جنگ موشکی» 2006 که حزب‌الله با موشک‌های ساخت ایران علیه اسرائیل به راه انداخت و اسلام‌گرایان هنوز که هنوزه آن را یک پیروزی بزرگ در مقابل اسرائیل به‌شمار می‌آورند، اعتبار این گروه تروریستی را بیشتر کرد. این به نوبه خود منجر به افزایش تصاعدی نفوذ رژیم ایران در لبنان شد. از آن زمان، حزب‌الله به طور پیوسته رشد کرده و به قدرت برتر لبنان تبدیل شده است.

از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، حزب‌الله به دستور اربابان خود در تهران، کارزار ترور خود را در سراسر خاورمیانه گسترش داده است، و اکنون تهدیدی بزرگ برای روابط کشورهای خلیجی با لبنان و تهدیدی وجودی برای اسرائیل است. حزب‌الله اکنون به ابزار اصلی رژیم ایران برای ادامه جنگ سرد و اخیراً نه چندان سرد خود علیه اسرائیل تبدیل شده است.

رژیم آخرالزمانی ایران به محض اینکه احساس کند غرب می‌خواهد دست و پایش را ببندد، حزب‌الله و دیگر نیروهای نیابتی خود را برای ضربه زدن به غربی‌ها و نزدیکترین متحدان آنها در خاورمیانه بسیج می‌کند.

دولت بایدن اگر خواهان یک توافق واقعی با ایران است، اولویت اصلی واشینگتن باید نابود کردن حزب‌الله و تمام نیروهای نیابتی رژیم ایران در خاورمیانه باشد. غرب اگر می‌خواهد آخوندها و سپاه پاسداران را متقاعد کند تا دست از کارهای جنایتکارانه خود، اعم از هسته‌ای و غیرهسته‌ای، بردارند، راهی به جز این ندارد.

وقتی نه اهرم قدرتی وجود دارد و نه بازدارنده‌ای، تبعیتی هم وجود نخواهد داشت. آمریکا اگر می‌خواهد امتیازات معناداری از رژیم اسلامگرای ایران در وین بگیرد، باید ابتدا بازوهای اختاپوسی رژیم در خاورمیانه را قطع کند.

رفع مسئولیت: مقالات منتشر شده، تنها نظر نویسندگان خود را منعکس می‌کنند.
بیشترین بازدید موضوعات مهم