تولید انبوه واکسن داخلی کرونا؛ بزرگ ترین و پرمنفعتترین دروغ جمهوری اسلامی
مقامات جمهوری اسلامی و بوقهای تبلیغاتی آنها از روز اول همهگیری کرونا در ایران با دروغ و دستکاری در اطلاعات و پنهانکاری و تقلب و روغن بنفشه فروشی تلاش کردند این بحران را مدیریت کنند. آنها در مورد تعداد جانباختگان، تعداد تستها، لوازم به کار گرفته شده (بشقاب مستعان) برای تشخیص بیماری، تاثیر تحریم در کمبود دارو و تست، داروهای طب سنتی و اسلامی برای این بیماری و دهها موضوع دیگر به مردم ایران صدها دروغ را هر روز تکرار کردهاند. اما بزرگترین دروغی که اهدافی مثل تحریک حس غرور ملی و عدم واردات واکسن غربی را در پشت سر خود داشت و میلیاردها دلار به جیب نهادهای تحت نظر بیت ریخت (با یک تیر سه نشان) ادعای تولید دهها میلیون دز از نُه واکسن ادعایی داخلی و صادرات این واکسنها به کشورهای اروپایی بود. آمارهایی که حکومت در این مورد عرضه کرده این دروغ را به آسانی افشا می کنند.
میزان و زمان واردات
بنا به گفتهی معاون فنی و امور گمرکی گمرک ایران "با ورود شصت و پنجمین محموله وارداتی واکسن کرونا، میزان ورود این دارو به ۹۲ میلیون و ۸۴۸ هزار و ۶۰۶ دز رسید." (ایرنا ۲۰ مهر ۱۴۰۰). حدود ۸۲ میلیون دز از این رقم واکسن سینوفارم چینی بوده است که بنا به گفتهی کامران باقری لنکرانی وزیر سابق بهداشت به رئیس ریاست فرهنگستان علوم پزشکی اثرگذاری آن تنها ۵ درصد بوده است (در یک مطالعه در استان فارس). بیش از شش میلیون واکسن از این رقم هدیه به ایران بوده گویی مردم ایران با منابع سرشاری که دارند مستحق گدایی واکسن بودهاند. این تحقیر با رجزخوانیهای حکومت در قدرت منطقهای بودن و مدیریت جهانی و رهبری جهان اسلام و خاصه خرجی در لبنان و عراق و سوریه و یمن همخوانی ندارد.
با توجه به این که بنا به خبر ایرنا واردات واکسن در ۲۰ روز ماه مهر ۳۳ میلیون دز و وادرات در شهریور ۳۴ میلیون بوده (که اعتبارش را نیز بدون هیچ وجهی بوقهای تبلیغاتی حکومت به دولت رئیسی دادند) تا حدود ۲۶ میلیون دز واکسن تا پایان مرداد وارد کشور شده است. عدم توازن واردات دو ماههی شهریور و مهر و هفت ماه قبل از آن که واکسن در بازار جهانی عرضه می شد نشان میدهد که ادعاهای تولید انبوه واکسن داخلی (از ۵ تا ۱۲۰ میلیون دز) به نتیجه نرسیده است و دولت روحانی، خامنهای و شورای امنیت ملی را به واردات قانع ساخته است در حالی که هزینهی تولید قبلا پرداخت شده بود. این هزینه برای واکسن برکت حدود یک میلیارد دلار بوده است. بودجهی اختصاصی برای واکسن رازی ۱۷۵ میلیارد تومان بوده است. با یک میلیارد دلار می شد ۵۶ میلیون واکسن فایزر (به قیمت ۱۸ دلار) وارد و ۲۸ میلیون ایرانی را با مصونیت ۹۵ درصدی واکسینه کرد. قیمت منابع تخصیص داده شده برای هفت واکسن ادعایی دیگر به روشنی اعلام نشده است. مشخص نیست بر ۲۰ درصد بودجهای که دولت روحانی وعده کرد در حوزهی کرونا هزینه شود چه آمده است. بدین ترتیب مردم ایران دوبار برای واکسن کرونا هزینه می دهند.
اگر سازندگان واکسن داخلی قرار بوده میلیونها واکسن را به دولت تحویل دهند چرا دولت روحانی در ماههای آخر دهها میلیون دز واکسن خرید ؟ کشوری که خود در حال تولید انبوه واکسن در مقیاسهای دهها میلیونی است و ادعای صادرات دارد چرا باید در این حجم واکسن وارد کند؟
میزان تزریق
به گزارش روزنامهی خراسان تا ۱۹ مهر ۱۴۰۰ حدود ۶۴.۵ میلیون دز واکسن تزریق شده است، ۴۵.۵ میلیون دز اول و ۲۰ میلیون دز دوم. این رقم تا پایان شهریور حدود ۴۵.۵ میلیون بود. بدین ترتیب میزان دز تزریق شده در ۲۰ روز اول مهر حدود ۱۹ میلیون بوده است. با میزان تزریق متوسط روزانهی یک میلیون دز در مهر ماه (حدود هفتصد هزار در ۶ مهرماه و ۱.۳ میلیون در ۲۰ مهر) و واردات ۳۳ میلیونی مشخص است که هر چه تزریق شده واکسن وارداتی بوده است. وقتی واکسن تزریقی ۷۵ درصد واکسن وارداتی در دسترس در ۲۰ روز اول مهر ماه است مشخص نیست آیا واکسن داخلی در این میان وجود خارجی داشته است یا خیر.
برای توجیه عدم تامین واکسن داخلی علی رغم سر و صدای زیاد و وعدههای مربوط به واکسن برکت توجیهاتی عرضه شد: آلوده شدن ۱.۲ میلیون دز (در تیرماه ۱۴۰۰) و بعد ابتلای مهندسان چینی و هندی که برای نصب دستگاههای تولید به ایران آمده بودند به بیماری کرونا (در شهریورماه ۱۴۰۰). اگر این واکسن تولید داخلی است مهندسان چینی و هندی در تولید آن چه می کردند و چه نقشی داشتند؟
جمهوری اسلامی بیش از یک سال را در سفارش واردات واکسن هدر داد (از تیر ۱۳۹۹ که سفارشات به شرکتهای دارویی آغاز شد تا تیر ۱۴۰۰) و پس از مرگ صدها هزار ایرانی به واردات انبوه واکسن اقدام کرد. مشکل واردات نفروختن یا پرهیز از واکسنهای غربی یا تحریم نبود بلکه در واردات واکسن از چین نیز تعلل به عمل آمد. بنا به گفتهی علی لاریجانی وزارت بهداشت حتی واردات ۱۸ میلیون واکسن از چین را کنار گذاشت به احتمال زیاد با این توجیه که واکسن برکت بنا به وعدهی مدیران تحت نظر بیت (که اکنون همه در دولت رئیسی مقام گرفتهاند و با واردات واکسن مخالف بودند) تولید و عرضه خواهد شد.
چه بر سر واکسنهای ادعایی داخلی آمده است؟
بنا به گزارش سایتهای داخلی تا ۲۰ مهرماه تنها دو واکسن از نه واکسن "ادعایی" داخلی به تزریق عمومی رسیدهاند: برکت و پاستوکووک. در مورد تولید این دو در ایران با مواد، تجهیزات، مدیریت و کنترل کیفیت داخلی نیز تردیدهای جدی وجود دارد. هیچ گزارشی از خط تولید این واکسنها در ایران منتشر نشده است. با توجه به عدم تامین واکسنهای ادعایی توسط برکت این گمانه مطرح شده است که این واکسن در اصل ساخت چین است و تحت امتیاز تولید میشود اما تولید داخل عنوان میشود، درست همانند آنچه در ماجرای انسولین پیش آمد. در مورد واکسن تولید مشترک با کوبا یا همان پاستوکووک نیز بعدا مشخص شد که کوبا تنها به آزمایش واکسن خود در ایران می پرداخته است و این واکسن ایرانی نیست. حتی یک نفر از صدها نفر دوست و آشنایی که نویسنده در ایران دارد در مراجعه به مراکز تزریق واکسن پیشنهاد تزریق واکسن ایرانی دریافت نکرده است. دریافت این نوع واکسن تنها از سوی مقامات جمهوری اسلامی ادعا شده است. در تحقیقی که مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت در مورد میزان تاثیر واکسنها انجام داده (با نمونهی ادعایی ۳۸۰ هزار نفر) اصولا نامی از واکسن برکت نیامده است. تصور این امر دشوار است که ۶ میلیون واکسن از یک نوع خاص در کشور تزریق شده باشد و در یک تحقیق استانی نامی از آن نیامده باشد.
اصرار بر تولید و نمایش توانمندیهای داخلی در حوزههای دیگر نیز توخالی از آب درآمدهاند. موشکهای کرهای همواره به اسم موشکهای داخلی (با اسامی قرآنی) و سانتریفیوژهای پاکستانی و کرهای به اسم ایرانی به ایرانیان فروخته شدهاند. رسانههای غربی نیز بدون تحقیق و دسترسی به مراکز مربوطه آنها را تولید داخل عنوان کردهاند. کسانی که ساختار صنعت و تولید در ایران را می شناسند و چندی در این مجموعهها کار کرده باشند به خوبی می دانند که ا وضعیت موجود، تولید داخلی به معنای طراحی، تولید مواد اولیه و نظارت و کنترل کیفیت در ایران غیر ممکن است. ظرفیت ایران حداکثر در مونتاژ و نهایی سازی و بسته بندی است. آنچه در گزارش خط تولید واکسن برکت عرضه شده در حد چسباندن برچسب روی شیشه بوده است.
بنا به گزارش شاهدان عینی و برخی بهداشت کاران شیشههای واکسنهای خارجی از مراکز تزریق جمع آوری می شوند و مشخص است که حتی صنعت تولید شیشهی واکسن در ایران وجود ندارد و موسسات مدعی تولید با جمع اوری شیشهها تلاش می کنند صرفه جویی ارزی داشته باشند.
نمایش حکمرانی به جای حکمرانی
در دوران مدرن که عصر دولت-ملتهاست وظایفی بر عهدهی دولتها گذاشته شده است که شهروندان چه در حکومتهای دمکراتیک و چه در حکومتهای اقتدارگرا و تمامیت خواه انتظار دارند حکومت آنها را انجام دهد. در حکومتهای نوع دوم به جای انجام این وظایف حکومت "نمایش اجرای آنها" را برگزار می کند مثل نمایش موشک و تانک در خیابانها به جای آموزش دفاع ملی و ساخت پناهگاه و توسعهی ظرفیتهای دفاعی یا نمایش کمک به فقرا با بستههای همشکل چیده شده در یک مسجد به جای تسهیل ایجاد شغل توسط کارآفرینان. دولت اقتدارگرا تبلیغات سیاسی برای خود را به جای فرهنگ و هنر و اطلاع رسانی مینشاند و راهاندازی موکب و پرداخت پول به هیئتهای مذهبی برای نذری دادن در ایام مذهبی را به جای چترهای حمایتی.
جمهوری اسلامی در زمینهی "نمایش اجرا" شایستگی دریافت جایزهی اسکار را دارد. حکومت به جای تامین واکسن موثر از خارج (کاری که صدها کشور غیر از کشورهای صنعتی و قدرتمند انجام دادند) بیش از یک سال وعدهی تولید واکسن داد و به معرفی جوشانده و روغن بنفشه و ادرار شتر در تلویزیون دولتی برای بهبود بیماران پرداخت و در کنار اینها عکسهای رهبر جمهوری اسلامی در دریافت واکسن داخلی بر در و دیوار و سازههای تبلیغاتی نصب شد. در نتیجه موج پس از موج مردم ایران کرور کرور جان دادند تا حاکمان از افسردگی و ماتم زدگی بیشتر آنها حداکثر استفاده را در پاشیدن فرهنگ مذهبی عزاداری ببرند و حکومت بر جمعیتی بیمار و افسرده را تسهیل کنند.