جمهوری اسلامی مظهر و تجسم زشتیهای جامعهی ایران است
بزرگترین و بیشترین جرم و جنایات در ۴۳ سال گذشته نه توسط اقشار مختلف جامعهی ایران بلکه توسط حکومت و تقریبا همهی اعضای کاست حکومتی انجام گرفته است. اقشار جامعهی ایران تنها نظاره گر این امور بودهاند؛ حاکمان جمهوری اسلامی در کشتار جمعی، به تیربار بستن مردم در نیزار، پرتاب کردن مردم از بالای پل، اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی، تعرض به ناموس مردم در خانههای عفاف و زندانها، تخریب محیط زیست، هتک حرمت، ضبط اموال، تعرض به حریم خصوصی و زدن جیب مردم دست همه را از پشت بستهاند. قوهی قضاییه جنایاتی مثل سنگسار و قطع دست و پا و انگشتان و اعدام و شکنجه را به اسم انجام تکالیف الهی انجام می دهد.
سرسختترین وفاداران به حکومت عاملان قتلهای زنجیرهای نویسندگان و فعالان سیاسی و مردم کوچه و بازار بودهاند و فتوا دهنگان آنها نیز علامهها و روحانیون "عالی رتبه"ی نظام. هیچ قشری از اقشار جامعهی ایران را حتی نمی توان تصور کرد که تا این حد جنایت و جرم انجام داده باشد بجز روحانیت شیعه که در سال ۵۷ به قشر حاکم تبدیل شد. روحانیون شیعه لاتها و چاقوکشهایی را که ظرفیت هر گونه جنایت داشتند نخست در کمیتههای انقلاب و بعد در سپاه پاسداران استخدام کردند. آنها از سپاه و حراستها به مدیریت همهی نهادها رسیدند.
آنها که ریشهی جرائم و جنایات حکومت و بی عدالتی و ظلم را در جامعه جستجو می کنند و می خواهند در سرزنش خود مردم را نیز شریک سازند به این نکته توجه نمی کنند که "مردم" متشکل از اقشار اجتماعی است و باید بتوانند قشری را بیرون از حکومت مثال بزنند که زشتیها و پلیدیهایش به حکومت سرایت پیدا کرده باشد.
در همهی جوامع زشتی و زیبایی وجود دارد و نهادها و ساختارهای و افراد و گروهها هریک سهمی در این زیباییها و زشتیها دارند. اما اتفاقی که در ایران با تشکیل نظام جمهوری اسلامی افتاده آن بوده که همهی زشتیها و پلیدیهایی که در جامعه بوده به سمت نظام رفته و در آن حل و جذب شدهاند. درست است مقامات جمهوری اسلامی و مبانی نظری و ایدئولوژیک نظام از آسمان نیامدهاند اما اینها عصارهی همهی چهرههای منفی و زشت جامعهاند. "نظام" هم به گونهای تعریف شده که برای همهی این پلیدیها به صورت آهن ربا عمل می کند. حتی یکی از زشتیهای جامعهی ایران نیست که به نظام نچسبیده باشد: چاپلوسی و دورویی تا ریاکاری و دغل بازی، سوء استفاده از کودکان تا تاراج اموال عمومی و خصوصی، تجاوز به حریم دیگران تا دست درازی به جان و مال و آبروی مردم.
جمهوری اسلامی با قوانین، سیاستها و اهدافش، با رفتارها و اقداماتش و با تصمیمات و برنامههایش ایران را به یک جامعهی فلاکت زده تبدیل کرده است. بیش از جامعه، نهاد دولت در ایران آسیب دیده و به یک مرداب بزرگ تبدیل شده که هر چه در آن است گندیده و مشمئز کننده است. هر چیز که به نظام نزدیک تر باشد بیشتر بوی زنندهی آن را گرفته و می گیرد. کافی است مقامات دستشان را روی چیزی بگذارند: آن را به لجنزار تبدیل می کنند. این مرداب مدام در کار تولید گازهای سمی و شیرابه و جذب زباله و فاضلاب است. در این نوشته به آخرین چهرههای این مرداب در شش وجه اشاره می کنم.
* بهداشت عمومی: در مرداب نظام برای ارزیابی این که افراد کرونا گرفتهاند یا خیر (اگر از سفر اربعین بازگردند) "تست چشمی" انجام می دهند که عبارت است از نگاه به چشم افراد. تست چشمی پیشنهاد وزیر راه و شهرسازی دولت رئیسی بوده است. همهی گزارشها حکایت از ان دارند که زائران اربعین بدون تست وارد ایران شدهاند؛
* حقوق سیاسی: تنها در یک مرداب است که مردم یک شهر چند میلیونی از عنوان شهروندی ساقط می شوند و "مجاور" نام می گیرند. (علم الهدی، اعتماد آنلاین ۷ مهر ۱۴۰۰) همهی هویت ساکنان مشهد قرار است زندگی زیر سایهی تولیت آستان قدس باشد بدون هر گونه حقوق شهروندی.
* رفاه عمومی: در این مرداب، قشر حاکم از بهترین وسایل زندگی برخوردار می شوند اما برای مردم عادی ممنوع است. علی خامنهای با ممنوع کردن ورود وسائل خانه از کرهی جنوبی اولا راه را برای تولید وسایل درجهی چندم توسط نورچشمیهای نظام که کارخانههای مونتاژ این وسایل را دارند با اختصاص ارزهای دولتی باز کرد، ثانیا به سپاه امکان داد بازار دهها میلیارد دلاری قاچاق خود را گسترش دهد، و ثالثا سیاست نگاه به شرق (واردات انبوه از چین) خود را تحقق بخشد. در عین حالی در خانههای قشر حاکم از بهترین وسایل استفاده خواهد شد چون آنها می توانند این وسایل را تهیه کنند.
* علم: در مرداب نظام روزی رئیس دولت از غنیسازی اورانیوم در یک آشپزخانه توسط دانشآموز شانزده ساله سخن می گوید؛ و روزهایی فرماندهی سپاه در باب ساخت دستگاه ویروس یاب الکترومغناطیسی مستعان و سرمنشاء بودن "ما" در علم کوانتوم آن هم در هزار سال پیش مهمل می بافد.
* معیشت عمومی: در دو ماهی که از عمر دولت رئیسی می گذرد قیمت دلار بیست درصد افزایش داشت. در همین دوره قیمت مواد ضروری زندگی مثل برنج، تخم مرغ و گوشت میان ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش داشته است. در مرداب نظام همهی فشارهای اقتصادی که ریشه در گسترش طلبی جمهوری اسلامی و دشمنی با امریکا و اسرائیل دارد به تودهی مردم منتقل می شود. در نیمهی سال ۱۴۰۰ بیش از ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند.
* منابع عمومی: منابع عمومی در مرداب نظام به سه طریق در حوزهی نیازهای عمومی مصرف نمی شوند: اتلاف، فساد و ناکارآمدی. طبق برآورد سازمان شفافیت بین المللی فساد تنها در یک سال ۳۴ میلیارد دلار برای اقتصاد ایران هزینه داشته که ۳۱ میلیارد از کاهش بهره وری و ۳ میلیارد با راندمان سرمایه گذاری خارجی رخ داده است. این رقم مربط است به ده سال پیش که رو به افزایش بوده است. ماشین تبلیغات نظام سالانه دهها میلیارد دلار هزینه دارد که همه اتلاف می شود. جامعه المصطفی سالانه حدود یک میلیارد دلار صرف ۵۰ هزار طلبهی خارجی می کند. سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار نیز صرف مداخلات خارجی می شود.
همچنان که مقامات دولتهای موسوی، رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و تا حدی روحانی پس از اندکی استقرار در قدرت و اختصاص منزلتهای قلابی (سردار، دکتر، نماینده، قاضی، وزیر) و ثروت بادآورده به خود از حکومت فاصله گرفته و راه اپوزیسیون یا خارج را در پیش گرفتند همین سرنوشت اعضای دولت رئیسی را انتظار می کشد. هرچه افراد به مرداب نظام نزدیک تر شوند بوی آن را بیشتر احساس کرده و فاصلهی خود را از آن بیشتر می کنند و به قول خامنهای بی بصیرت می شوند. البته آنها فراموش می کنند که بخشی از این بو محصول کار خود آنها بوده است.