انتخابات پیش روی جمهوری اسلامی؛ فرصت یا تهدید
بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی در ایران میگذرد. فارغ از میزان شفافیت، نحوه و نرخ مشارکت، تاکنون جمهوری اسلامی 37 دوره انتخابات را در کارنامه دارد. اولین دوره به همهپرسی سال 1358 بازمیگردد و اخرین انها در اسفند ماه 1398 به یازدهمین انتخابات مجلس اختصاص داشت. بدون شک هر کدام از این دورههای انتخاباتی در بستر و شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادیِ خاص خود برگزار شد. از این میان انتخابات ریاست جمهوری 1388 جمهوری اسلامی را تا سرحد سقوط رساند و کم و بیش پس لرزههای ان تا کنون طنینانداز است.
لیکن اگر انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را که کمتر از سه ماه دیگر به برگذاری ان باقی مانده است، مهمترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی قلمداد کنیم، سخن گزافی نگفتهایم. اهمیت این انتخابات را میتوان در چندین عامل جست که مهمترین آنها :
· اوضاع بغرنج اقتصادی و سیاسی کشور
· تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه
· برجام
· اینده جمهوری اسلامی پس از مرگ خامنهای
در نبود ابزار کافی و مناسب برای تجزیه و تحلیل انتخابات، رفتار شناسی رایدهندگان، تبیین وپیشبینی انتخابات و حضور یا عدم حضور نامزدهای مطرح، چیزی جز گمانهزنی نخواهد بود. خصوصا اینکه احساسی بودن جامعه پیشبینی انتخابات در این کشور را دشوارتر میکند. با این وجود هدف ما در این نوشتار بسنده کردن به یک یا چند عامل فوق نیست، بلکه بهدنبال ارائه فراتحلیلی مختصر از اینده کلیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی خواهیم بود.
حضور کم رنگ؛ دیکتاتوری بیشتر
مهمترین رهیافت تحلیل انتخابات در چهار دهه گذشته، گفتمان شناسی جناح بندیها در جمهوری اسلامی است. مهمترین انها دو گفتمان رقیب اصلاحطلبی و اصولگرایی است. این رهیافت در دولت دهم احمدى نژاد با چالش جدی روبه رو شد، باروی کار امدن دولت یازدهم روحانی کمرنگ و با انتخابات اخیر مجلس جان سپرد. بعید به نظر میرسد در انتخابات پیش رو هیچ یک از نامزدهای مطرح خود را نماینده جناح یا طیف سیاسی خاص معرفی کنند. انچه مطمح نظر تمام انها خواهد بود ، تبعیت و نزدیکی به منویات رهبری است. این اصطلاح معروف در ایران معنا و نتایج زیادی برای اینده نظام به بار خواهد داشت، مهمترین انها کم رنگ شدن جمهوریت در مقابل اسلامیت ان است .
خامنهای در خرداد ماه سال گذشته در دیدار با دانشجویان گفت: «اگر شما جوانان زمینه را برای روی کار امدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود و این غصهها فقط مخصوص شما نیست» بسیاری از ناظران و کارشناسان مسائل ایران، تعبیر دولت جوان و حزب اللهی را اسم رمز از سوی خامنهای برای روی کار امدن رئیس جمهوری نظامی قلمداد نمودند. محسن رفیقدوست، اولین وزیر سپاه پاسداران در جمهوری اسلامی از این ایده استقبال کرده و گفته است: «اگر یکی از برادران سپاه، رئیسجمهور شود و تابع حرف رهبری باشد یکساله مشکلات کشور حل میشود».
آنچه این گمانهزنیها را قوت میدهد اعلام حضور چندین نظامی ارشد در عرصه انتخابات است. از این میان نام سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتم الانبیا و همچنین حسین دهقان، مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی بیش از دیگران به چشم میخورد. در یک خوانش کلی، وجود یک رئیس جمهور نظامی را میتوان در کوتاه مدت مطلوب نهاد رهبری و شخص خامنهای دانست گرچه در بلند مدت این امر میتواند به عنوان یک تهدید بالقوه باشد.
مطلوب بودن ریس جمهور نظامی برای شخص رهبر، ناشی از اوضاع نابهسامان اقتصادی و سیاسی، گسترش نارضایتیهای اجتماعی و اعتراضات سراسری، عدم کارآمد بودن دولتهای پیشین و حساسیتهای اوضاع ایران در منطقه، خصوصا بعد از گسترش روند صلح اسرائیل با کشورهای عربی و در اخر بستر سازی مناسب برای رهبری اینده دانست .
از این روی میتوان راهبرد رهبر جمهورى اسلامی و به تبع ان جناحهای اصولگرا در انتخابات پیش رو، را معنا دار بودن نرخ مشارکت با حضور یا عدم حضور ریاست جمهوری نظامی دانست. این راهبرد را نه تنها میتوان به مثابه یک تنبیه براى مردم ایران قلمداد کرد بلکه میتواند برای حاکمیت، تهدید را به فرصت تبدیل نماید. نمود فعلی این راهبرد موفق در انتخابات مجلس قابل رویت است. به این معنا که نرخ پایین مشارکت در انتخابات موجب یکدست شدن مجلس از جناح اصولگرا و حضور پر رنگ نظامیان و در راس انها قالیباف رئيس مجلس فعلی دانست .
از برد -برد تا چماغ وهویج
ناظران مسائل ایران شبه اجماع دارند که انتخابات پیش رو نه تنها رکورد پایینی را رقم میزند، بلکه فرایند انتخابات فی نفسه دیگر مشروعیت و اعتبار خود را در نزد مردم ایران ندارد. این رویکرد واکنش مقطعی و یا موردی نیست و فضا به سوی تحریم انتخابات بیش از پیش در جریان است. با این وجود ضمن ارجح دانستن ریاست جمهوری نظامی و ضرورتا تندرو برای اینده ایران سناریوهای دیگری را میتوان برای انتخابات پیش رو تصور کرد. مهمترین آنها حضور چهرههای غیر نظامی و فراجناحی نزدیک به رهبر است، علی مطهری و محمدجواد ظریف در بین مهمترین شخصیتهای این طیف قرار میگیرند.
فرجام سخن
به طور خلاصه میتوان این ادعا را داشت که انتخابات اینده در ایران بهرغم تهدید بودن و خدشه وارد کردن به مشروعیت نظام در محافل بینالمللی از طرف جناح های اصولگرا به عنوان یک فرصت طلایی نگریسته میشود. براساس پژوهشها و تحلیلهای صورت گرفته برخلاف جهتگیریهای فرهنگی، اجتماعی و مطالبات خاص قومیتی، جنسیتی، ازادیهای سیاسی رایدهندگان اصلاحطلب، طیف اصولگرا بیش از داشتن مطالب خاص حضور در انتخابات را تکلیف شرعی و بیعت با رهبری میداند و در مقایسه با رایدهندگان طیف اصلاحطلب حضور نسبتا ثابتی دارند.