توافق هستهای در میان دو اختلاف
توافق هستهای ایرانی از دو اختلاف رنج میبرد؛ اولی امریکایی و دومی ایرانی که پس از اختلاف درمیان هریک از دوطرف نشان نمیدهد راه آنها را به سمت مذاکرات ببرد. در واشنگتن تیم ایرانی رئیس جمهوری بایدن با بحرانی روبه روست که اجازه نمیدهد به پوشش کامل دولت کاخ سفید برسد درحالی که این با موانعی چند روبه روست که نهادهای حکومتی امریکا پیش پایش گذاشتند؛ درمقدمه آنها کنگره، به طوری که حزب دموکرات دارای اکثریت شکننده تضمین نشده است همچنانکه دو وزارت دفاع و خارجه به سمت شدت عمل درمقابله با تهران تمایل دارند، به خصوص پس از حمله به فرودگاه اربیل و ازسرگیری حملات به سفارت امریکا در بغداد.
عملاً دولت رئیس جمهوری پیشین دونالد ترامپ موفق شد ایران را به مسئله داخلی امریکا تبدیل کند، که دموکراتها را ناچار میساخت حساسیتهای داخلی امریکا و منافع خارجه آن را مراعات کنند و برآورد نادرست از تهران شکاف عمودی میان نخبگان سیاسی را تقویت میکند و جریانهای رادیکال جدید حامی ترامپ از آن برای فشار بردولت بایدن بهره خواهند برد؛ مسئلهای که اختلافات داخل نهاد سیاستسازی را تقویت میکند و برشکاف میافزاید و این خواب از چشم بایدن میگیرد که برای مقابله وسیع با چین و روسیه و کسانی که در سپهر آنها میچرخند، به حمایت دو حزب نیاز دارد. دولت جدید که بر پرکردن شکاف میان خود و متحدان سنتیاش در اروپا و آسیا کارمیکند و خواستار احیای نقش ایالات متحده در رهبری جهان است، نمیتواند در پروندهای که بر اقتدار و سلطهاش بازتاب مییابد کوتاه بیاید.
بیشک، اختلاف امریکایی موجب کاهش قدرت حرکت تیم ایرانی بایدن به سمت انجام مذاکرات با تهران میشود و بر مضمون آن اثرمیگذارد و میل برخی از آنها در دستیابی به توافقی که تا حدودی خواستههای هستهای، موشکی و منطقهای تهران را مراعات کند محدود میسازد. این دولت در سال اول نمیتواند تن به شرطهای ایران بدهد یا یک پیروزی هرچند هم روانی به ایران بدهد که ممکن است حزب جمهوری در انتخابات میان دورهای در دو سال دیگر و رقابت ریاست جمهوری درسال2024 از آن بهره ببرد.
در تهران اما، اختلاف پیرامون پرونده هستهای و مذاکرات با واشنگتن به اوج خود رسید؛ پس از دو روز از توافق دولت ایران و آژانس انرژی هستهای پیرامون تمدید سه ماهه عمل به «پروتکل الحاقی» هستهای، رئیس جمهوری حسن روحانی و تیم مذاکره کنندهاش متهم به خیانت شدند و مجلس شورا مخالفت خود را با توافق اعلام کرد و 221 نماینده محافظه کار خواستار انتقال پرونده به قوه قضائیه برای محاسبه دولت شدند که رهبر علی خامنهای را ناچار به مداخله مستقیم برای حمایت از تصمیم دولت و مدیریت بحران ساخت و از دولت و پارلمان خواست که اختلاف میان خود را کنار بگذارند تا اختلاف نظر در کشور هویدا نشود. روحانی اما، که حمایت رهبر را به دست آورد برای حمله به مجلس تردیدی به خود راه نداد و در جلسه دولت گفت« تلاشها برای مخدوش ساختن توافق موقت میان دولت و آژانس بینالمللی بازی در زمین دشمنان است و روشن است که مایه تحقق اهداف دیگران میشود».
اختلاف پیرامون مذاکرات دیگر تنها سیاسی نیست و آنچه در اربیل و بغداد روی داد به احتمال زیاد تصمیمی است که اطراف امنیتی یا نظامی گرفتهاند که به تنهایی یا به دور از چشم سیاستمداران دو جریان فعالیت میکنند و پایبند به قواعد کار دیپلماتیک نیستند و اهمیتی به بندهای توافقی صورت گرفت نمیدهند و به نظر آنها روش خشنشان واشنگتن را ناچار به امتیازدهی میسازد و اصرار دارند میزان واکنش آن را بیازمایند که به نظر میرسد تاکنون برای این جریانها در ادامه عملیات تحریک، دلگرم کننده میآید. لزومی ندارد این طرفهای امنیتی یا نظامی با طرفهای امنیتی و نظامی دیگر که توافق مذاکرهای کردهاند یا تصمیم عراقی ارتباط دارند همآهنگی کرده باشند. از زمان کشته شدن قاسم سلیمانی تضادهای درون «سپاه» و میان دستگاههای امنیتی و دیپلماتیک حکومت پیرامون چگونگی تعامل با این بحران و آنچه به آن ارتباط دارد رو شده با وجود اینکه تصمیم نهایی به رهبر برمیگردد.
براین اساس اختلافات و درگیریهایی که میان مراکز قدرت در راهروهای داخلی ایرانی میگذرد این باور را تقویت میکند که حجم رقابت میان اطراف را دیگر نمیتوان پنهان ساخت و اختلافات دیگر محدود میان دو جریان (محافظهکار و اصلاح طلب یا معتدل) نیست؛ بلکه بلندپروازیهای مراکز قدرت درون جریان محافظهکار برای تسلط بر تصمیم ایرانی اختلاف درون آن را هویدا ساخت به طوری که نگاه همه به سمت انتخابات آینده ریاست جمهوری دوخته شود.
منبع: الشرق الاوسط فارسی