بههمریختگی فضای انتخاباتی و ترس نظام ایران از تکرار عدم مشارکت
در آخرین خبر از انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ایران، علی مطهری نماینده پیشین مجلس، نامزدی خود را برای این دوره انتخابات اعلام کرد.
مطهری که در انتخابات مجلس یازدهم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده بود، در واکنش به احتمال رد صلاحیت مجدد خود، اظهار داشت که دلیلی برای رد صلاحیت نمیبیند.
مطهری از جمله شخصیتهای سیاسی است که در فضای بینابینی میان جناحهای درونی جمهوری اسلامی بازی میکند.
کاهش فزاینده و مستمر نرخ مشارکت در انتخاباتهای اخیر فرصت بازی برای چنین چهرههایی را تا حدودی مهیا کرده است.
باید اشاره کرد که درگیریهای درون جناحی و بین جناحی در ساختار کنونی جمهوری اسلامی ایران از یک سو، بازی مورد پسند علی خامنهای و بیت او است، چرا که تصویری فراجناحی و پدرگونه از رهبر ایران نمایش میدهد و اهمیت نقش و جایگاه خامنهای را برای همه مقامات سیاسی و وفاداران درون حاکمیت برجسته میکند. از سویی دیگر، این دعواها، فرصتی برای بازیگران جناحی مهیا میسازد تا نشان دهند که یک دعوای «واقعی» میان جناحها وجود دارد و «تفاوت و اختلاف» بین جناحها امری خودساخته و غیر واقعی نیست.
شکلگیری چنین دعواهایی از سوی چهرههای جناحی درون حاکمیت، بهویژه در رد و بیتاثیر کردن شعار «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» است که در سالهای اخیر و با افزایش اعتراضات عمومی به شعار محوری مردم ایران تبدیل شده بود. این شعار با رد تقسیمبندیهای درون حاکمیت کنونی ایران، تکرار دعواهای جناحی را بازیهای انتخاباتی با هدف کسب موقعیتهای سیاسی، منافع اقتصادی و بهرهبرداری «ژنهای برتر» از «سفره انقلاب» به شمار میآورد.
با ملاحظه شرایط کنونی و مقایسه میان دو رئیسجمهوری اخیر ایران، روشن میشود که با تغییر جناحها، شرایط داخلی و یا رفتار و روابط خارجی ایران، تغییر معناداری پیدا نمیکند.
در ساختار کنونی جمهوری اسلامی ایران، بازی جناحی و انتخاباتی تنها و تنها، ابزاری حاکمیتی در دستان علی خامنهای رهبر مادامالعمر ایران است تا به وسیله آن قدرت چانهزنی نظام خود را با جهان افزایش بدهد.
سخنان اخیر حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس پیشین ایران، گواهی چنین نقش و کارکردی برای «انتخابات» در ایران است. فلاحتپیشه با مخاطب قراردادن رئیسجمهوری آمریکا، اظهار داشت: «بایدن باید بداند که اگر زمان را از دست بدهد، ممکن است شرایطی ایجاد شود که دیگر ایشان در تهران دیپلماتی را در برابر خود نبیند و باید با نظامیان صحبت کند».
این اظهارات به وضوح روشن میکند که نهاد ولایت مطلقه فقیه در ساختار نظام ایران که در شخص علی خامنهای و بیت و نهادهای وابسته به او تجلی یافته است، به مرور توانست با تهی کردن مفهوم انتخابات و خنثی کردن تاثیر رای مردم، سازوکار انتخابات را با مدیریت شورای نگهبان، صرفا به ابزاری برای امتیازگیری از جهان آزاد و فرصتی برای استمرار وضع موجود تبدیل کند.
شرایط اعتراضی جامعه و گسترش نارضایتیهای عمومی در ایران، عبور نظام جمهوری اسلامی از مفهوم مشروعیت مردمی و دموکراتیک را نشان میدهد و حکایت از عبور خامنهای از «مشارکت حداکثری» بهرغم دعوت مردم به حضور در پای صندوق رای دارد. این شرایط همزمان شاهدی بر فرارفتن اکثریت مردم ایران از بازیهای جناحی و انتخاباتی در چارچوب جمهوری اسلامی ایران و عبور از «کلیت نظام» موجود نیز است.
بدین ترتیب قابل پیشبینی است که الگوی افت و سقوط نرخ مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400 نیز تکرار شود.