دولت آمریکا مرتب بر این اصل اصرار ورزیده که ابتدا ایران باید به تعهدات برجامی خود بازگردد تا این کشور نیز به برجام برگردد. در طرف مقابل نیز ایران، چون آمریکا را ناقض اولیه برجام میداند، خواستار این است که این کشور اولین قدم را بردارد؛ ولی آیا واقعاً دعوا بر سر این است که کدام طرف قدم اول را بردارد.
چرا آمریکا در بازگشت به توافق هستهای 2015 تعلل میکند؟
برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرامکردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هستهای در خلیج....بود، اوباما میخواست با فریزکردن تضادهای خو د با ایران نیروهای خود از عراق و در قدم بعد منطقه خاورمیانه خارج کند.
در مقدمه برجام، این توافقنامه پیشنیازی جهت بهبود صلح در منطقه قلمداد شدهاست. در سه سال اخیر، حملات پهبادی رژیم ایران از طریق حوثیها به پالایشگاه آرامکو عربستان، حمله به نفتکشها، و حملات متعدد به منافع عربستان و امارات ازسوی حوثیها، مداخلات نظامی ایران در عراق و سوریه و … باعث شده خاورمیانه آبستن حوادث زیادی شود؛ بنابراین برجامی که قرار بود صلح در منطقه را ایجاد کند نتیجه عکس دادهاست. مضافاً اینکه برنامههای علنی و مخفیانه موشکی و هستهای رژیم نیز تشدید شدهاست. بایدن میگوید که «ما همچنان به رفتارهای بیثبات کننده ایران در تما م خاورمیانه با گروه 5+1 خواهیم داشت».
از اینرو، پیشنهاد افزودن پیوستهای موشکی، منطقهای و امنیتی به برجام که ازسوی کشورهای عربی و اتحادیه اروپا ارائه شده بود، مورد تأیید دولت جدید آمریکا نیز قرار گرفت. کشورهای 5+1 قصد دارد احیای برجام را منوط به مذاکره دربارهٔ این موضوعات کند که البته با پاسخ تند ایران مواجه شده است.
چالشهای بایدن
جو بایدن در شرایطی که بهتازگی و پس از یک چالش سنگین سیاسی با جمهوریخواهان به پیروزی رسیده و تمایل به یکپارچهسازی در داخل آمریکا دارد، علاقه ندارد، بطور خاص در مقایسه با سلف خود در برابر ایران ضعیف به نظر برسد. برخی از بانفوذترین سناتورهای جمهوریخواه، و حتی دمکراتها تعامل با ایران را بهعنوان خط قرمز خود میدانند؛ بنابراین در شرایط فعلی و شکننده دموکراتها در سنا، بایدن ترجیح میدهد کمترین چالش ممکن بر سر ایران را با سنای آمریکا داشته باشد؛ چه اینکه دادن امتیازاتی به ایران در برجام، نیازمند برخی تأییدات سنای آمریکاست. ماجرا اما وقتی پیچیدهتر میشود که روز پنجشنبه 13 فوریه قطعنامه ای با امضای 113 عضو مجلس نمایندگان ایالات متحده از دو حزب جمهوریخواه و دمکرات اعلام شد که خواستار ایرانی دموکراتیک، غیر هسته ای و سکولار و محکوم کردن تروریسم مورد حمایت دولت رژیم شدند. همچنین مواجهه با بیماری کرونا و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، چالش و اولویت اصلی دولت جو بایدن تبدیل شدهاست و نه پرونده ایران.
ضربالاجل سوم اسفند
روز 3 اسفند سر رسید مصوبه مجلس ایران موسوم به «قانون اقدام راهبردی در جهت لغو تحریمها» است که در آن بهدولت روحانی تکلیف شده در صورت لغو نشدن تحریمها از جانب آمریکا، تعهدات برجامی خود را نادیده بگیرد، تعداد سانتریفوژها و غنیسازی را افزایش دهد، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند، اجازهٔ بازرسی بهبازرسان آژانس ندهد و… خامنه ای میگوید «(5+1)اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند».
هدف از مصوبه مجلس و تعیین ضربالاجل (سوم اسفند) برای تحت فشار قرار دادن آمریکا و کشورهای امضاکنندهٔ برجام است که اگر تحریمها لغو نشود، رژیم بهحرکت خود در جهت دستیابی بهبمب اتمی ادامه خواهد داد. اعلام تولید مقدار کمی اورانیوم فلزی که اساساً در تهیه بمب اتمی کاربرد دارد و رژیم تعمداً آن را بهآژانس اطلاع داد بههمین منظور بود. اقدامی که واکنش سخت سه کشور تروئیکا را بهمراه داشت. ظریف در واکنش بهبیانیه تروئیکای اروپایی در توئیتر خود نوشت: «بر اساس چه منطقی جمهوری اسلامی وظیفه دارد که اقدامات جبرانی خود را متوقف کند؟ (آیا) سه کشور اروپایی چه کاری در راستای عمل بهوظایفشان انجام دادهاند؟» (خبرگزاری تسنیم – 991124)
آرایش جدید ژئوپولتیک
اقتصاد ایران بهشدت ضعیف شده است، ارزش پول آن در حال سقوط آزاد است، درآمد ارزی کشور کاسته شدهاست. دولت روحانی اذعان نمودهاست که 60 میلیون ایران نیاز به رایانه دارند. یعنی زیر خط فقر قرار دارند. بر پایه وضعیت معیشیت وبیکاری دو قیام 96 و 98 در ایران شکل گرفت. رژیم ایران مدعی است که تنها بدنبال قیام 98 بود که ترامپ اقدام به از بین بردن سلیمانی کرد و بدنبال قیام 96 ترامپ از برجام خارج شد.
نفوذ منطقه ای ایران در عراق و لبنان و سوریه به چالش گرفته شدهاست. تظاهرات میلیونی در عراق و لبنان و کشته شدن سلیمانی، آیکان نفوذ رژیم در منطقه، فشار روسیه به ایران برای کاهش نفوذش در سوریه، کشورهای 5+1 را تشجیع میکند که در تعادل جدید ژئوپولیتیک دیگر به توافقات 2015 تن ندهند؛ بنابراین دولت بایدن بهراحتی حاضر نیست دست از فشار بر ایران بردارد، مگر آنکه احیای برجام در برگیردنده تعادل جدید ژئوپولیتیک و همچنین اطمینان خاطر 5+1 از برنامه موشکهای بالستیک که کشورهای منطقه مخصوصاً اسراییل را تهدید میکند، باشد
چالشهای ولی فقیه
رژیم ایران مبتنی بر ولی سلطنت مطلقه ولی فقیه است؛ ولی فقیه همواره بر دوپایه سرکوب در داخل و صدور بحران در خارج حرکت میکند و هر کدام از این پایهها فرو بریزد، تمامی پیکرهٔ رژیم فرو میریزد. از این رو برنامهٔ هستهای، موشکی، هستهای و جنگافروزی در منطقه جزیی جدایی ناپذیر از استراتژی خامنهای و رژیمش است و نمیتواند از آنها دست بکشد. ضمن اینکه خامنهای این را هم میداند که اگر یک گام عقب بنشیند بگفته خودش آمریکا «هر روز یک چیز را بهانه میکند. یک روز حقوقبشر، یک روز هستهای، یک روز موشکی و یک روز منطقهای» (خامنهای-29بهمن)؛ همان چیزی که خودش نام «تنزل بیپایان» بر آن گذاشته است؛ و این تنرل بی پایان بسیار طبیعی است که راه را برای مطالبات اقتصادی و فرهنگی و آزادی سرکوب شده چهل ساله مردمی که در لهیب کرونا سوختهاند، باز کند؛ و در انتهای این تونل ولی فقیه نوری نمیبیند بلکه سقوط محتوم خود را میبیند. به همین دلیل ساده است که رژیم ایران بی محابا فشار میآورد که توافق 2015 مجدداً احیا شود. پس مسئله برداشتن اولین قدم از جانب آمریکا یا ایران نیست. مسئله این است که آیا رژیم به برجامی که 5+1 در سال 2021 پیشنهاد میکند تسلیم خواهد شد یا نه.