اظهار نظرهای رهبران ایرانی درباره نتایج انتخابات امریکا چندگانه بود؛ موضع رهبر جمهوری علی خامنهای میگفت« سیاست ما در برابر ایالات متحده سیاستی حساب شده و مشخص است و با آمدن و رفتن افراد تغییری نمیکند» و روزنامه تندرو و مورد حمایت بیت رهبری«خراسان» در صفحه اول خود نوشت:«دشمن ناسازگار رفت و دشمن سازگار آمد»، رئیس جمهوری حسن روحانی و وزیر خارجهاش جواد ظریف اما از زبان برتری جویانه استفاده کردند و سخن از شرطهای پیشینی به میان آوردند و انگار تهران است که تحریمهای اقتصادی سخت برایالات متحده وضع کرده...
در ظاهر برخی حلقههای قدرت در تهران از انتخاب بایدن اظهار آسودگی میکنند، اما در درون حسرت خود را برای از دست دادن شانس مذاکره با ترامپ در دوره دوم ریاستاش پنهان میکنند. رهبری ایران بر تکرار تجربههای سابق با دولتهای امریکایی حساب باز کرده بود که در دوره دوم ریاست جمهوری خود نرمتر میشدند و معمولاً آماده برداشت نتایج سرمایهگذاریهای سیاسی و استراتژیک خود در دوره اول بودند و سودها را از طریق معاملهها و تسویه حسابها جاری میساختند و تجربه ایرانی با بوش پسر و اوباما در دوره دوم ریاستشان آنها را به سمت شرط بندی بر دوره دوم ریاست ترامپ میکشاند. بوش پسر که ایران را در دوره اول ریاست خود میان «محور شر» قرار داد، در دوره دوم تا تسلیم شدن به سیطره آن برعراق و کاستن از فشارها به متحدانش در سوریه و لبنان پیش رفت. اما اوباما که بیشترین تحریمها را اعمال و حمایت خود را از انقلاب مردم سوریه اعلام کرد، در دوره دوم تنها دغدغهاش امضای توافق تاریخی با ایران بود که در کارنامه دستآوردهایش نوشته شود به همین دلیل چشم بر عملیات سرکوب «جنبش سبز» بست و کاری به سلوک برهم زننده ثبات ایران در عراق و سوریه و لبنان و یمن نداشت.
نقطه شک برانگیز در داد و ستد میان دولت ترامپ در 6ماهه آخر پیش از موعد انتخابات این بود که ایران دست به خویشتنداری کامل زد و وارد هیچ اصطکاکی که موجب تنش آفرینی با دولت امریکا بشود نشد. حملاتی که گروههای مسلح وابسته به ایران درعراق علیه نیروهای امریکایی و نیروهای ائتلاف میکردند یا موشکهایی که به محوطه سفارت امریکا شلیک میشدند در ماه سپتامبر گذشته به طور کامل متوقف شدند. شگفتی اما از بیروت فرارسید؛ آنجا که دوگانه شیعی «حزب الله» و «جنبش امل» با مذاکره دولت لبنان با رژیم صهیونیستی تنها برای ترسیم مرزهای دریایی موافقت کرد آن هم پس از 10 سال مخالفت و گذاردن چندین شرط که برجستهترین آنها همزمانی روند ترسیم مرزهای دریایی و زمینی بود. نکته قابل توجه درآن مرحله این بود که از زمان اعلام خبر برگزاری مذاکرات ترسیم توسط رئیس «جنبش امل» نبیه بری، وزارت خزانه امریکا اعمال تحریمهای بیشتر بر مقامات لبنانی را متوقف ساخت و زبان وزارت خارجه امریکا با طبقه سیاسی بهبود یافت. در سطح امنیتی اما؛ حملات هوایی نیروی هوایی اسرائیل علیه اهداف ایرانی در سوریه متوقف شد، همچنانکه «حزب الله» در مرزهای جنوبی لبنان آرامش را حفظ کرد.
ترامپ در چندین مناسبت اشاره کرد، آمادگی دارد پس از انتخابات با ایران توافق امضا کند. و این همانی است که تهران برآن شرط بسته بود، اما اکنون نیتهای مذاکرهای دوجانبه با واشنگتن را از دست داد و حالا باید به نقطه صفر برگردد، چرا که مذاکره با دولتی در دوره دومش بسیار آسانتر از مذاکره با یک دولت در دوره اول آن است به خصوص دولت جدید که بیشتر به نقش نهادهای حکومتی و دستگاههای آن پایبند است پس از آنکه کاخ سفید 12 سال تصمیم گیری را از آنها سلب کرد تا جایی که محال است گروه جو بایدن به توافق هستهای سابق همان طور که هست برگردند و به احتمال زیاد دولت جدید از آنجایی آغاز میکند که دولت سابق تمام کرد. تهران اما زیر فشار تحریمهای سخت به سمت مذاکرات میرود که به احتمال زیاد دولت ترامپ در هفتههای اخیر عمر خود برآنها خواهد افزود همان طور که تهران پس از کشته شدن قاسم سلیمانی از خلأ سیاسی و امنیتی رنج میبرد که از قدرت چانه زنیاش در مذاکرات میکاهد.
منبع: الشرق الاوسط فارسی