سپر انسانی برای جلوگیری از قیامی دیگر

حمید عنایت
منتشر شده در: آخرین به روزرسانی:
فعال‌سازی حالت خواندن
100% Font Size

روحانی در 18ژوییه به صراحت گفت 25 میلیون ایرانی مبتلا به ویروس کرونا شده اند و باید منتظر بود که 30 تا 35 میلیون نفر دیگر هم مبتلا شوند. روحانی براساس یک آزمایش سرولوژی یا اج آی وی این مطلب را بیان میداشت . قبلا هم مینو محرز و مردانی دو عضو کمیته ملی مبارزه با کرونا گفته بودند که بیست در صد از کل جمعیت ایران به کرونا مبتلا شده اند و بین 40 تا 70 در صد مبتلا خواهند شد (وبسایت خبر فوری ششم ژوئن و خبرگزاری نیمه رسمی ایسنا چهارم ژوییه)

یک اپیدلوموژیست از دانشگاه بازل سوییس در این رابطه میگوید «بر اساس آمار و ارقام داده شده نرخ سی درصد مبتلایان بر اساس آزمایش اچ ای وی در کشور بسیار بسیار بالاتر از تمامی کشورها خواهد بود» (و در نتیجه نرخ مرگ و میر). او در ادامه می‌افزاید که چنین نرخ بالایی تنها در بعضی مناطق نیویورک دیده شده بود که از ازدحام جمعیت بالایی برخوردار است. در نیویورک در 26 ژوییه تعداد مبتلایان 228220 نفر است و تعداد مرگ و میر 22947 اعلام شده است و بنابراین نرخ مرگ و میر چیزی حدود 10 درصد است. و اگر همین نرخ مرگ را در ایران شاخص بگیریم تعداد مرگ ومیر رقمی فاجعه آمیز خواهد بود. این در حالی است که رژیم ایران تعداد قربانیان کرونا را در 26 ژوییه 15484 نفر میگوید. سازمان اپوزیسیون ایران مجاهدین خلق تعداد قربانیان را در 347 شهرکشور در 26 ژوییه 76400 نفر اعلام میکند و اگر این رقم را در بیش از هزار شهر ایران سه برابر کنیم در این صورت شاید کمی به واقعیت نزدیک شویم

استراتژی ایمنی جمعی

روزنامه حکومتی همهشری در تاریخ 25 فروردین 99 نوشت که رییس جمهور استراتژی ایمنی جمعی را برگزیده که در آن میلیون‌ها نفر مبتلا می‌شوند. بدنبال این تصميم گيري, برد انجمن ايمونولوژی و آلرژی ايران طي نامه ای به روحانی هشدار می‌دهد که آلوده شدن جمعيت تا 70 درصد به معنی به مخاطره انداختن زندگی قريب دو ميليون نفر به بهانه ايجاد «امنيت جمعی» است و ادامه می‌‌دهد كه بدست آوردن مصونيت جمعی يک سراب است زيرا كه ويروس در مواجه با مقاومت‌های بيولوژيک، جهش پيدا كرده و به سوش جديدي تبديل مي‌شود و بنابراين با ويروس جديدی مواجه خواهيم بود كه باز بايد 70 درصد جمعيت مبتلا شوند تا ايمنی جمعی بدست بيايد به اين ترتيب اين بازی خطرناک همچنان ادامه می‌يابد.

چرا رژیم ایران استراتژی ایمنی جمعی را برگزیده است

روشن است که رژیم ایران اگر میخواست راه حل قرنطینه را مثل سایر کشورهای دمکراسی در پیش بگیرد بايد مزد كارگران روزمزد و نيز خانواده‌های فرودست را كه دستكم سی ميليون تخمين زده ميشوند بپردازد. اما این نظام برغم ثروت‌های نجومی در شرکت‌های متعلق به ولا يت فقيه انباشته شده اند چنین کاری را نکرد. وگرنه که لزومی به انباشت این سرمایه که متعلق به مردم است نبود.

روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت (18فروردین) در این رابطه به صراحت میگوید كه «قرنطینه برای دولت جمهوری اسلامی ایران بسیار پرهزینه است چون باید مایحتاج مردمی که در خانه‌ها هستند را حکومت تأمین کند و به‌دلیل این‌که حاکمیت تمایلی به‌صرف هزینه ندارد پس ترجیح می‌دهد همه جامعه مبتلا به‌بیماری کرونا شوند و از این تعداد چند میلیون نفر کشته شوند... آن‌طور که پیداست دولت ایران به‌جان مردم کشور بی‌تفاوت بوده و... اعتقادی به‌قرنطینه و تعطیلی کامل کشور ندارد».

از سویی دیگر اگر رژیم ایران بخواهد به قرنطینه تن دهد و به مطالبات مردمی پاسخ دهد بی شک باید به دیگر مطالبات مردم در زمینه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی پاسخ دهد و به این ترتیب ولی فقیه درتوالی عقب نشینی بی انتها از صحنه محو می‌شود.

رژیم ایران اما, دلیل متوسل نشدن به راه حل قرنطینه را تحریم قلمداد می‌کند. تا به بهانه کرونا بر جامعه جهانی فشار وارد کند. این در حالی است که رژیم ایران همچنان برای حزب الله لبنان و دیگر شبنه نظامیان خود در منطقه پول می‌فرستد.

کرونا فرصتی برای ولی فقیه

بدنبال سیاستهای جنگ طلبانه در منطقه و نیز پروژه های اتمی و موشکی و فساد افسار گسیخته طبقات متوسط در جامعه ایران به قعر جامعه رانده شده اند. طبقاتی که هماره خواهان بازگشت خود به وضعیت قبلی هستند. بنابراین وقوع قیامی دیگر غیر قابل اجتناب است .دو قیام اواخر 2017 و قیام نیمه نوامبر 2019 که طی آن 1500 جوان شورشی کشته شدند موید همین ادعا هست. کابوس سرنگونی خامنه ای را یک دم رها نمی‌کند.

کرونا وارد ایران می‌شود. خامنه‌ای برآن است از کرونا یک فرصت برای بقای خویش بسازد.. محبوب‌فر، از کارشناسان رژیم و عضو ستاد حکومتی کرونا، در اظهاراتی که در روزنامهٔ جهان صنعت 19 تیر درج شده می‌گوید: «دولت برای جلوگیری از تجدید اعتراضهای96 و 98 راه‌کار ایمنی گله‌ای را با بازگشایی گسترده در پیش گرفت و مردم را در مقابل کرونا تنها گذاشت».

در نتیجه رژیم استراتژی ایمنی جمعی را برمی گزیند که طی آن یک کشتار بزرگ یک تا دو میلیون صورت خواهد گرفت تا به این ترتیب بتواند جامعه را به تسلیم بکشاند و فکر سرنگونی را از ذهن جامعه بزداید. سپرانسانی در برابر قیام محتوم. ضمن اینکه همه ثروت‌های جامعه را همچنان در دستان خودش قبضه کرده و با وجود تحریم‌ها و صفر شدن فروش نفت هزینه نیروهای سرکوبگر خود را در سراسر خاورمیانه تامین کند.

شکست یک استراتژی

نمکی وزیر بهداشت رژیم ایران بعد از چند روز غیبت دوباره در برابر دوربین‌ها ظاهر شد و گفت: «گزارش‌های امنیتی برای ما می‌آید. این‌که مردم از فقر و تهیدستی به‌سمت طغیان می‌روند، جدی است. رئیس‌جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکل‌گیری طغیان فکر کنند« (ایرنا هشتم ژوییه)

و به این ترتیب به شکست یک استراتژی اذعان نمود که قرار بود مانع طغیان دیگری شود. کرونا دیگر یک فرصت نیست بلکه «کرونا؛ بمبی ساعتی در تهران است که به‌زودی منفجر می‌شود». (سایت حکومتی خبر فوری) . و برخلاف تصور ولی فقیه : «آن چیزی که ایران در تابستان 2020 نگران آن است، شورش‌های شهری است. با توجه به‌فقر گسترده، شیوع کرونا و جمعیت فقیر مستأصل که هیچ راه‌حلی برای آن یافته نشده، باید نگران بود». (روزنامهٔ مستقل 15 تیر). طغیانی که یک امام جمعه نیز ظهور قریب الوقوع آن را خبر میدهد: «مملکت روزهای عجیبی را دارد می‌گذراند؛ انفجارهای عجیب در همه چیز و در همه ساحت‌های زندگی. آن‌قدر عجیب که سالم‌ترین ذهنها هم گاهی به‌توهم می‌افتند، چه شده؟چه خبر است؟ چرا اوضاع جوری شده که انگار عنان همه چیز از کف رفته است؟». (روزنامهٔ حکومتی اقتصاد سرآمد 15 تیر)

رفع مسئولیت: مقالات منتشر شده، تنها نظر نویسندگان خود را منعکس می‌کنند.
بیشترین بازدید موضوعات مهم