«سپاه پاسداران» از «کرونا» برای بازسازی چهره خود استفاده میکند
شیوع ویروس «کرونای جدید» درایران موجب دستپاچگی و به هم ریختگی جریانهای تندرو و دررأس آنها «سپاه پاسداران» شد، اما آنها خیلی سریع دست به کارشدند و آن را برای بازسازی هیبت خود به خدمت گرفتند؛ هیبتی که با کشته شدن قاسم سلیمانی و سرنگون کردن هواپیمای مسافری اوکراینی لرزیده بود. پس ازآن «سپاه» دست به تنش آفرینی داخلی و خارجی زد. یکی از عجیبترین کارهای این روزها، اعلام تشویق اسکان ایرانیها درجزایر غیرمسکونی خلیج است از جمله سه جزیره اشغال شده اماراتی.
«سپاه پاسداران» به دنبال آرامش نیست برعکس تلاش میکند با به کابردن قدرت و تبلیغات گمراه کننده نفوذ خود را افزایش دهد و امیدوار است که محدودیت صادرات سلاح به ایران در ماه اکتبر برداشته شود تا برقدرت نظامی خود بیافزاید. همچنین پس از اینکه در انتخابات مجلس نیروها و انصارش پارلمان را قبضه کردند، نامزدش پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2021بشود.
کشتن قاسم سلیمانی دراوایل ماه ژانویه ناتوانی ایران درپاسخگویی را نشان داد و ترکهایی درتصویر«سپاه پاسداران» به عنوان نیروی شکست ناپذیر ایجاد کرد. برای نمونه وقتی «سپاه پاسداران» یک هفته پس ازآن هواپیمای مسافری اوکراینی را سرنگون کرد و همه سرنشینانش که اغلبشان ایرانی یا ایرانی تبار بودند را کشت، موجب انزوای سپاه به خصوص پس از تلاش شکست خورده پنهان ساختن جنایت شد و هزاران ایرانی با اعتراضاتی گسترده که به پایتخت هم رسید جرأت یافتند آن را به چالش بکشند.
با این حال «سپاه» توانست مقاومت کند و موفق به مهندسی انتخابات مجلس شد که درماه نوامبر برگزارشد و به سود خود رقم زد به طوری که تندروهای موفق شدند 221 کرسی را ازآن خود کنند درحالی که اصلاح طلبان فقط20 کرسی به دست آوردند. عملا جریان محدود مخالفی که در مجلس سابق وجود داشت از بین رفت. ازنظر سیاسی اکنون هدف مهندسی انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است سال 2021 برگزار شود تا مطمئن شوند نامزد «سپاه» پیروز میشود. بعد هم جانشینی خامنهای درزمان مناسب به عنوان هدف بزرگتر باقی میماند که لازمه آن ماندن «سپاه» درکنار رهبراست تا مراقب حوادثی باشد که برای مهیا ساختن جانشینی صورت میگیرد.
ویروس «کرونا» در بحبوحه انتخابات مجلس مشخص شد و ناکامی مقامات ایرانی در مدیریت این بیماری ضربه دیگری به نظام از جمله خود «سپاه پاسداران» زد، اما «سپاه» خیلی زود دست به کارشد و از وضعیت پیش آمده به سود خود بهره برد و چندین مسیر را برای بازسازی هیبتش و نفوذ داخلی و کشورهای منطقه درپیش گرفت.
«سپاه» اول از همه دولت روحانی و مقامات غیرنظامی را به دلیل شیوع ویروس «کرونا» سرزنش کرد با اینکه «سپاه» از طریق نهادهای مختلف خود برگلوگاههای زندگی ایران تسلط دارد. دوم رسانههای وابسته به «سپاه» تلاشهای این نهاد و نمایندگانش در منطقه به خصوص «حزب الله» لبنان در کمک به مبتلایان و رقابت آنها با مقامات غیرنظامی در کمکرسانی به خانوادههای زیاندیده از ویروس، بزرگنمایی کردند.
سوم، «سپاه» برمیزان تنش درمنطقه افزود و در اواسط ماه آوریل نیروی دریایی امریکا دریافت که سطح تحریک نیروهایش در خلیج توسط «سپاه پاسداران» افزایش یافته است. همان زمان رئیس جمهوری امریکا ترامپ تهدید سختی را متوجه ایران ساخت. «سپاه پاسداران» با رئیس جمهوری روحانی و وزیر خارجهاش ظریف در تمسخر این تهدید بلکه به چالش کشیدن آن برای اجرای وعدهها مسابقه گذاشتند. سخنگوی نظامی سرهنگ ابوالفضل شکرچی روز 29 آوریل ایالات متحده را تهدید کرد و گفت:« امریکاییها میدانند که اگر دست به هرگونه اقدام خصمانه هرچند هم کوچک در آبهای منطقهای ما یا علیه منافع مردم ما بزنند، ایران پاسخ سختی خواهد داد». این تهدیدات توخالی، اما برای مصرف داخلی است.
چهارم، «سپاه پاسداران» بی توجه به اظهارات روحانی و ظریف درباره نیاز به گشودن صفحه جدید در روابط، تنش با کشورهای خیلج را بالا برد. روز 30 آوریل، فرمانده نیروی دریایی «سپاه پاسداران» علیرضا تنگسیری به نواختن نغمه فارسی بودن خلیج برگشت و اینکه ایران مالک همه منطقه است و به خصوص به بحرین و کویت اشاره کرد. تنگسیری گفت، رهبر ایران با توجه به دغدغهای که نسبت به ایرانی بودن جزایر خلیج دارد، دستورآماده سازی جزایر برای اسکان شهروندان ایرانی درآنها را داد از جمله جزایر اماراتی که ایران درسال 1971 اشغال کرد. او همچنین اشاره کرد که ایران در طنب کبری و طنب صغری دو فرودگاه ایجاد کرد و توضیح داد، زیرساختهای آن جزایر برای تسهیل اسکان شهروندان عادی ایرانی تکمیل میشوند.
روشن است که این لحن تنشافزایی همچنین ادعاهای فارس بودن خلیج و تسلط نژاد فارسی و برتری آن در میان هواداران «سپاه پاسداران» محبوبیتی دارد وحتی مقامات بلندمرتبه نظام ایران آنها را تکرار میکنند. اما آنچه سئوال برانگیز است اینکه ملت ایران و بیرون از صفوف طرفداران نظام و «سپاه پاسداران» چقدر ازآن افکار شوونیستی تاریخ مصرف گذشته حمایت میکنند، به خصوص که خود ایران ملغمهای از فرهنگها و زبانها و نژادهای مختلف است.
سپاه پاسداران» برای سربازگیری و جنگ با مخالفان و توجیه سیاستهای سرکوبگرانه علیه تظاهرکنندگان درایران و دخالتهای خارج از مرزهای خود از رسانههای سنتی و جدید استفاده میکند. ماشین تبلیغاتیاش به تناسب شرایط روشهای مختلفی را به کار میگیرد؛ از اندیشههای شوونیستی برای به دست آوردن افراد غیر متدین داخل ایران استفاده میکند و همزمان از افکار فرقهای برای تحریک افراد متدین در داخل و کشورهای همسایه بهره میبرد و از ادعاهای مقاومت دربرابر نفوذ امریکایی برای سربازگیری شهروندانی استفاده میکند که نه به فرقهای گرایش دارند و نه به افکار شوونیستی.
از زمان امضای توافق هستهای در جولای سال 2015 پرونده ایران نشان نداده که واقعا علاقهای به صلح داشته باشد بلکه برعکس؛ توافق را به عنوان فرصتی برای توسعه طلبی خود در منطقه دید وطی پنج سال برحجم دخالت خود در سوریه و عراق و لبنان و یمن افزود.
به همین دلیل اگر ممنوعیت صادرات اسلحه به ایران که براساس قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت گرفت در ماه اکتبر آینده برداشته بشود، اشتباه فاحشی صورت میگیرد. نظر تهیه کنندگان این قطعنامه این بود که ایران با امضای توافق هستهای سیاستهای برهم زننده ثبات درمنطقه را تغییر میدهد و این مسئله تجدید نظرآنها در رفع ممنوعیت صادرات سلاح معمولی پس از پنج سال یعنی درسال 2020را توجیه میکند. اما حالا که چنین چیزی محقق نشده، پس ضروری است که این ممنوعیت تأمین سلاح ایران تمدید شود تا اینکه سیاستهای توسعه طلبانه خود را تغییردهد.
منبع: الشرق الاوسط فارسی