آیا «کرونا» جناب رئیس را تهدید میکند؟
شب در دفتر بزرگ کارش قدم میزند. ضربه دشنهای از رفقای حزبیاش نخورده که آنجا کسی جرأت ندارد انگشتاش را بلند کند. هیچ یکی از ژنرالها تمرد نکرده، همانهایی که سینههاشان را با نشانها و مدالها تزئین کرد چون هزینه این کار را میشناسند. بدترین دشمن بدشانسی است. اینکه ضربه را از جایی بخوری که انتظارش را نداشته باشی. و اینکه دشمنات «شیطانی» ناشناخته و بی نشان باشد. بسیج کردن حزب علیه آن یا راهی ساختن ارتش جرار برای رویارویی آن بی فایده است.
همه چیز محکم و استوار بود. و «رؤیای چینی» مطابق نقشه ترسیم شده و به دقت یک ساعت ساخت سوئیس به پیش میرفت. از آخرین آزمونها سربلند بیرون آمد. به ناآرامیهای هنگ کنگ اجازه نداد او را ناچار از گرفتن تصمیم خشماگین بکنند. بوکسر بزرگ وقتی در رینگهای کوچک آزمایش بشود، میبازد. آزمونی دیگر را با موفقیت گذراند. فهمید که دونالد ترامپ بازیگری است که سخت میتوان دستاش را برای حرکت بعدی در صفحه روابط دوجانبه خواند. مسئله را زیر و زبر کرد و احتمال ماندن ترامپ در کاخ سفید را درنظر داشت و واگذار کردن جنگ تجاری را برگزید. مهم نیست برسرراه چه میگذرد. مهم چیزی است که در پایان مسیر روی میدهد.
همه چیز محکم بود و استوار. چینیها به خود وعده میدادند که مدتهای مدید در زیر سایهاش زندگی خواهند کرد. سال 2018 بر متنهایی که مدت ریاست جمهوری به دو دوره محدود میکردند، خط کشیده شد. و این یعنی اینکه ترامپ پیش از او میرود و پوتین نیز چنین خواهد بود. حزب در حمایت و تکریم او کم نگذاشت. اندیشه او بخشی از مانیفست حزب شد و هیچ کسی از وارثان مائو تسه تونگ چنین بخت و اقبالی نیافت. تکریم دین شیائو پینگ بعد از مرگش اتفاق افتاد.
حضورهای خارجی از او چهره استثنایی رقم زدند. برجستهترین فصلنامهها که مجذوب قدرت پوتین بودند، درسالهای اخیر او را به مرتبه دوم بردند و رهبر چین را در جایگاه « قویترین مرد جهان» نشاندند. قدرت و مسئولیت هر دو در سخنانش در « دافوس» و مکانهای دیگر آشکار شدند به خصوص وقتی که رهبر حزب کمونیست در مقابل حامیان اقدامات حمایتی و ساختن دیوارها از جهانی سازی و تجارت آزاد کالاها دفاع کرد. در همین حال، «ابتکار کمربند و راه» در زنده کردن خاطرات جاده ابریشم به راه خود ادامه داد، اما این بار سوار برقطار «هواوی» و «علی بابا» و موفقیتهای تجاری و تکنولوژیک.
تنها در دفتر کارش قدم میزد. به مردمش و جهانیان اعلام کرد که کشورش از عهده مقابله با این بحران بی سابقه برمیآید. همه چیز به حالت آماده باش درآمد. ارتش و حزب و کادرهای پزشکی و آزمایشگاهها و دانشمندان. اما اگر ویروس مثلا در شهر25 میلیونی شانگهای با آن جایگاهی که برای ساکنان آن و بقیه مردم جهان دارد، پخش شد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون شک قدرت نمایی در ساختن بیمارستانی عظیم در عرض ده روز کافی نیست.
گزارشهایی که توقع نداشت وارد دفترکارش بشوند، آزردهاش کردند. ووهان با آن خیابانهای خلوت و شهروندان وحشت زده در خانههایشان. تعداد قربانیان هر روز و اخبار دیده شدن ویروس «کرونا» در 30 کشور. بسیاری از کشورها شهروندانشان را از آنجا بیرون کشیدند و از مردمشان خواستند به چین سفر نکنند. عکس میلیونها فردی که ماسک به چهره دارند تا جایی که ماسک تصویر روی جلد آخرین شماره مجله تایم شد. تصاویر دلخراشتر دیگری هم هست. فاصله گرفتن مردم در پایتختهای دور و نزدیک از چینیها وقتی سوار قطار میشوند. و عکسها از رستورانهای چینی خالی از مشتری.
مسئله دیگری که مایه نگرانی شی میشود پرسشی است که در برخی نهادهای غربی تکرار خواهد شد که آیا کشورها به خطا رفتند وقتی قبول کردند چین به «کارخانه جهان» تبدیل شود به طوری که هرگونه تعطیل شدن کارخانهها در آن موجب کمبود کالاهای اساسی مورد نیاز دیگران میشود؟
سئوال دیگر این است که آیا اروپا وقتی به چین نقش «داروخانه جهان» را داد به خطا رفت به این دلیل که آن کشور داروها و موادی را تولید میکند که جهان روزانه و خیلی زیاد مصرف میکند؟ مسئله فقط به ابزار الکترونیکی و خودرو و پارچه محدود نمیشود. این شامل فهرستی بلند میشود که هرگونه کاستی در وضعیت چین به کاستیها در کار تولید و تحویل آن منجر میشود.
از تحلیلهای پرازخشمی که پس از مرگ دکتر لی وین لیانگ در شبکههای اجتماعی ناراحت شد؛ چشم پزشکی که نسبت به شیوع ویروس هشدار داده بود و هزینهاش هم توبیخ از سوی حزب و پلیس و مدیریت بیمارستانها بود. و خواست شانس این بود که این دکتر زندگیاش را هزینه کند و وقتی قربانی شد، در چشم شهروندان معمولی چهره قهرمان گرفت. در فضای وحشت عمومی همیشه بد اندیشانی پیدا میشوند که به دنبال فرصتی میگردند تا ویروسی مانند «کرونا» را به ویروسی سیاسی بدل کنند که صلاحیت نظام و شایستگی و میزان توجه به سلامتی مردم را زیر سئوال ببرد.
جملات خشم داخلی تاکنون نگرانش نکرده. بر شبکههای اجتماعی مانند همه شهروندان نظارت دقیق و محکمی میشود به گونهای که هر جملهای که در توان و توجه نظام تشکیک کند حذف میشود. میتوان برای کاستن از خشم مردم چند مقام مسئولی را قربانی کرد و بار مسئولیت هدر دادن سه هفته را بر دوششان گذاشت که میشد درآن مدت ویروس را پیش از فراگیر شدن کنترل کرد.
آزمون سخت در خارج است. «کرونا» زیانهای هنگفتی به چهره نظام چینی زد. از مشکل سلامت شروع میشد که وضعیت نظام در چندین پایتخت بر میز کالبد شکافی گذاشته شد.
خطرناکترین پرسش این است که آیا جهان حق دارد خود را تابع «کارخانه چینی» بسازد یا نه، به خصوص پس از اینکه اتفاق اخیر نشان داد چه پیوندی میان اوضاع مناطق «دهکده جهانی» و تداخل سرنوشت کشورهای دور و نزدیک وجود دارد. آیا برخی کشورها به ضرورت تنوع بخشی به جای اتکا به یک مرکز خواهند رسید به خصوص اگر آن مرکز توسط ابزار حزب و دستگاه تبلیغاتی اداره میشود که تنها برای حفظ وجهه نظام میتوانند واقعیتها و آمار و ارقام را تابع مداوای سرّی بسازند؟
خواه منشأ انتقال و شیوع ویروس خفاش، مورچه خوار یا هر جانور دیگری بوده باشد، بدون شک اژدهای چینی ضربهای قوی و پرهزینه خورد. بدترین دشمنان بد شانسی است. تا این لحظه نمیتوان مانع از زیانها شد. و نمیتوان حدس زد این فاجعه چه زیانی به چهره رئیس و نظامش وارد کرد. شی در دفتر کارش به یاد گفته وزیر خارجه امریکا مایک پمپئو در زمان فاجعه میافتد، وقتی گفت حزب کمونیست چین بزرگترین خطر برای جهان است چرا که تلاش میکند به رهبری شی ارزشهای ضد دموکراسی غربی را تحمیل کند.
سه مرد در «باشگاه قدرتمندترینها»... و اولی از خطر برکناری جست و با پشتیبانی آمار و ارقام اقتصادی خواستار دوره دوم ریاست جمهوری است. دوم سختترین عملیات همزیستی میان ارتشها و جنگها در خاک سوریه را مدیریت میکند. و سومی، «قویترین مرد جهان» گرفتار تلاش برای جلوگیری از تبدیل «کرونا» به ویروس سیاسی است که به اعتبار او و وجهه کشورش و اقتصاد جهان لطمه میزند.
منبع: الشرق الاوسط فارسی