نزدیکان معمّر قذافی (دیکتاتور و رهبر پیشین لیبی) صدایی از او را منتشر کردهاند که گویا ساعاتی پیش از آنکه به دست مخالفانش بیفتد ضبط شده و در آن از خانوادهاش خداحافظی میکند و میگوید در همان معرکهای به «شهادت» خواهد رسید که چهلسال در برابر چهل دولت جهان مبارزه کرد.
انتشار این فایل، همزمان است با بیستم اکتبر. پنج سال پیش در چنین روزی او به دست مخالفان خشمگینی افتاد که منتظر محاکمهاش نماندند و پس از شکنجهی علنی، او را کشتند.
سرهنگ «مُعمّر عبدالسلام قذافی» چهلودو سال بر لیبی حکومت کرد، ولایتِ مطلقه داشت و تلویزیون لیبی او را «رهبر مسلمانان جهان» معرفی میکرد! برای هزاران اعدام و زندانی و مفقود، به هیچکس پاسخگو نبود، حتی در یک آدمرباییِ آشکار، رهبر شیعیان لبنان و همراهانش را در دعوتی رسمی به لیبی ناپدید کرد! قذافی اما بر خلاف همتای ایرانیاش، از حاضر شدن در برابر خبرنگاران هراسی نداشت و مصاحبهی بیپروای «اوریانا فالاچی» (روزنامهنگار برجستهی ایتالیایی) با او در تاریخ ماندگار شد.
او در برابر پرسشهای صریح فالاچی گفت: «نه رییسجمهورم نه وزیر، بلکه رهبر انقلابام (ترجمهی امروزیاش میشود: من انقلابیام نه دیپلمات). مقابل هجوم دنیا ایستادهام و برای حل تمام مسائل بشر راه حل دارم». (دوم دسامبر، سال هفتادونُه ميلادى) اما آنچه قذافی در فایل صوتیِ آخرش گفت چکیدهی تمام عمرش بود؛ رهبری که بیش از چهل سال، جهان را «دشمن» خود میدید، منتقدانش را برای «تکرار حرفهای دشمن» مجازات میکرد و کشتن آنها را «پاکسازی لیبی» میخواند و مرگ خودش را در این معرکه، «شهادت» میدانست.
ناظران امروز میگویند با سقوط قذافی، لیبی از هم پاشید اما این روایتِ منصفانهای از ماجرا نیست؛ لیبی در انفجار حاصل از «چهل سال تراکمِ خشم» از هم پاشید. سقوطِ سرهنگ بهانه بود.
منبع: صفحه فیس بوک محمد جواد اکبرین