ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در اولین گفتگوی ویژه خود با یک شبکه عربی، در شهر سوچی و قبل از سفر به پادشاهی عربی سعودی با شبکه العربیه گفتگو کرد.
روابط مسکو با ریاض، حمله «تروریستی» به تاسیسات آرامکو تاثیر آن بر آینده بازارهای انرژی، نقش ویرانگر ایران در منطقه، تحولات سوریه و همچنین مسابقه تسلیحاتی جدید در جهان موضوعاتی است که با رئیسجمهوری روسیه به بحث و گفتگو گذاشته شد.
محمد الطمیحی- العربیه.
بینندگان عزیز با سلام و درود، شما را به مشاهده گفتگویی که در شهر سوچی با ولادیمیر پوتین انجام شده، دعوت میکنم. جناب رئیسجمهوری مجددا با عرض سلام از شما برای فرصتی که پیش از سفر به منطقه عربی در اختیار ما گذاشتید، تشکر میکنم.
من هم از دیدار با شما خرسندم و اعتقاد دارم این رسم خوبی است که پیش از سفر به کشورهای مختلف، با نمایندگان رسانهای کشورهایی که قصد سفر به آنها را دارم، دیدار کنم.
درباره سفر به پادشاهی عربی سعودی [باید بگویم] که ما اهمیت ویژهای برای این سفر قائلیم و در واقع این سفر پاسخی به سفر پادشاهی سعودی، خادم الحریم الشریفین به روسیه است. آن سفر اولین سفر تاریخی بود و ما در واقع آن را سفری تاریخی مینامیم و به واقع سفری تاریخی بود.
موضوع دیگری نیز وجود دارد که ضروری است به آن اشاره کنم و آن روابط بین سعودی و اتحاد جماهیر شوروی سابق است که در سطح کاملا پایینی بود و در سالهای گذشته شکل روابط ما به شکل ریشهای تغییر کرد. ما سعودی را به عنوان یک کشور دوست میبینیم. روابط دوستانهای میان من و پادشاه و همچنین ولیعهد ایجاد شد و روابط ما نیز به شکل عملی در همه زمینهها پیشرفت کرد.
از اقتصاد شروع میکنم؛ از جایی که هنوز چیزهای زیادی برای انجام دادن پیش رو داریم اما سرعت [پیشرفت] ما مناسب است. در سال گذشته 15 درصد رشد داشتهایم و در نیمه اول سال جاری نیز 38 درصد پیشرفت کردهایم. ما پروژههای مشترک را بررسی میکنیم، صندوق سرمایهگذاریهای مستقیم ما و صندوق سرمایهگذاری عام پادشاهی عربی سعودی زیرساخت مشترکی به ارزش 10 میلیارد دلار تاسیس کردهاند و دو میلیارد دلار آن در شرف سرمایهگذاری شدن است کما اینکه فعالیت در پروژههای دیگر نیز در جریان است و چند پروژه قابل توجه و آیندهدار نیز اجرایی شد.
ما میبینیم که فرصت فعالیت در داخل خاک سعودی نیز وجود دارد. یکی از شرکتهای ما در حال بررسی امکان ساخت تاسیسات پتروشیمی به ارزش سرمایهگذاری بیش از یک میلیارد دلار است. این شرکت، شرکت "سیبور هولدینگ" است که بزرگترین شرکت ما در این حوزه از اقتصاد است.
علاوه بر این روابطی در حوزهای بسیار حساس در حال شکلگیری میان ماست که نیاز به اعتماد دوجانبه دارد؛ حوزه همکاری نظامی-فنی و ما دیر زمانی است که درباره این بخش مذاکره میکنیم.
موضوع با اهمیت دیگر، همکاری مشترک ما برای حل و فصل بحرانهای منطقهای است. در همین زمینه میخواهم به نقش مثبت سعودی در حل بحران سوریه اشاره کنم. ما به شکل بسیار نزدیک با ترکیه و ایران همکاری میکنیم و این چیزی است که همگان میدانند اما بدون همکاری سعودی در روند حل و فصل [مشکلات] سوریه، از نگاه من، کاملا غیرممکن بود به نقطه مثبتی در این زمینه برسیم و از این رو میخواهم مستقیما از پادشاه و شاهزاده ولیعهد برای این موضع سازنده تشکر کنم. مطمئنم سفر به سعودی پیشرفت دوچندان روابط دوجانبه و همکاری در سطح بینالمللی را به همراه خواهد داشت.
ما امارات را به عنوان یکی از شرکای آیندهدار و بسیار نزدیک خود میبینیم و در سال گذشته بیانیهای توافق استراتژیک و همکاری با این کشور امضاء کردیم. این اتفاقی نیست که به امضاء این سند برسیم بلکه این نشانه شکل و سطح روابط بین امارات متحده عربی و روسیه است.
باید بگویم که همکاریمان، مانند همکاری با سعودی، در همینه زمینهها و با پویایی در حال پیشرفت است. براساس ارزیابی منطقهای، اگر نگاهی به منطقه خلیج بیاندازیم، حجم تبادلات تجاری قابل توجهی به مقدار 1.7 میلیارد دلار داریم که البته کافی نیست و این چیزی است که کاملا متوجه آن هستیم. ما با صندوق ملی امارات متحده عربی نیز همکاری داریم و زیرساخت مشترکی به ارزش حدود 7 میلیارد دلار داریم که دو میلیارد آن در برخی پروژهها سرمایهگذاری شد. کار بر روی پروژههای دیگر نیز به سرعت در حال انجام است و امارات متحده عربی بالطبع در حل و فصل بحرانهای منطقهای مشارکت دارد؛ نقشی که بدون تعارف باید گفت ثبات را تقویت میکند.
راز بزرگی را فاش نکردهام اگر بگویم که در ارتباط دائم با رهبری امارات متحده عربی هستیم و عادات مشترکی پیدا کردهایم. میتوانیم ساعات کاری خود را در یک زمان ولی در موضوعات و قضایای مختلفی تنظیم کنیم و با توجه به دستاوردهای بزرگی که این موضوع نه تنها برای دو طرف، بلکه برای همه منطقه داشته، این کار را میکنیم.
جناب رئیسجمهوری شما چندین بار به شکل مثبت از شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی یاد کردید، کما اینکه بارها رابطه نزدیک شما و ولیعهد سعودی در نشستهای مختلف مشاهده شد. آیا شما به نقشی که شاهزاده محمد بن سلمان در تقویت روابط دو کشور و همچنین آینده منطقه ایفا میکند، امید بستهاید؟
بلی او نقش ایفا میکند و در حال حاضر این نقش را با موفقیت تمام انجام میدهد. ما روابط شخصی بسیار دوستانهای داریم. او در بسیاری از پروژههایمان ابتکار عمل را در دست دارد و این پروژهها به طور مستمر در حال اجرا و پیشرفت است و پیش از این نیز گفت که «اوپک پلاس» ابتکار او در زمینه همکاری با ما در این راستاست. او بود که راهاندازهی سامانه صندوق سرمایهگذاریهایمان را حمایت کرد و خود دو میلیارد دلار در آن سرمایهگذاری کرد.
اوست که موضوع توسعه روابط در زمینههای فنینظامی را مطرح کرده و ما مجموعه خوبی از فعالیتهای مشترک در این حوزه داریم. همه اینها در حال انجام است و امیدواریم که به توسعه همکاریهایمان ادامه دهیم.
درباره نقش سعودی در منطقه نیز باید گفت که سعودی بدون تردید از کشورهای مهم منطقه است و با توجه توان و گستره فعالیتهایش در حوزه انرژی تاثیرگذار است. میتوان سعودی را بازیگری مهم نه تنها در منطقه بلکه در جهان دانست که در بازار انرژی جهان موثر بوده و به تبع آن روی همه انرژی جهان تاثیر میگذارد.
از این رو همکاری با پادشاهی عربی سعودی، پادشاهی این کشور و شاهزاده محمد بن سلمان برای ما بسیار مهم است و ما برای پیشبرد این روابط تلاش میکنیم.
همانطور که میدانید سعودی که همپیمان استراتژیک روسیه در حوزه انرژی است، مورد حمله تروریستی علیه تاسیسات نفتیاش قرار گرفت. همه جهان درباره ایران به عنوان مسئول اصلی این حملات سخن میگفت ولی شما از تهران دفاع کرده و خواستار دلایلی درباره نقش این کشور در این حملات شدید. این موضع روسیه را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
موضوع رسمی ما این است. ما هر گونه اقدامی از این نوع را محکوم میکنیم و هیچکس نمیتواند این حملات را محکوم نکند. ما از آغاز این را اعلام کردیم و من چندی پیش و در خلال هفته انرژی در روسیه در اینباره سخن گفتم و هیچ شکی نیست که اقداماتی از این نوع هیچ دستاوردی برای هیچکس ندارد، حتی برای آنها که این اقدامات را برنامهریزی و اجرا میکنند، چرا؟ زیرا اگر کسی فکر کرد که میتواند این گونه روی بازار نفت تاثیر بگذارد، هدفش هیچگاه محقق نخواهد شد. نوسانات از نظر من خیلی زیاد نبود اگر چه در وهله اول چشمگیر به نظر میآمد ولی پس از یک هفته شاخصها بار دیگر به سطح طبیعی بازگشتند، زیرا که عوامل اساسی شکلدهنده بازار اجازه جهش قیمتها به بالا یا پایین را نمیدهد.
ثانیا ما و من شخصا با رهبری پادشاهی عربی سعودی و از جمله ولیعهد در ارتباط هستم و موضوع را با او به بحث گذاشتم و اطلاع دادم که ضروری است دلایلی پیدا شود که مقصرات را مشخص کند و تاکید کردم حتما کسی پشت این ماجراست. شاهزاده محمد بن سلمان با من موافق بود و پرسید: "آیا روسیه میتواند در تحقیقات درباره این حوادث مشارکت کند؟" گفتم بلی، ما آمادهایم هر آنچه از ما خواسته شود و همه آنچه داریم را برای تحقیقات دقیق درباره این حادثه در اختیار بگذاریم. این موضع ثابت ما خواهد بود زیرا که از نظر ما اشتباه است پیش از آنکه به شکل مستدل و واضع و آشکار مشخص شود چه کسی در پس ماجراست، کسی را مقصر بدانیم.
جناب رئیسجمهوری، آیا میتواند مطمئن باشیم که اگر نقش ایران در این حملات ثابت شود، موسکو در مجازات تهران تردید نخواهد کرد؟
من همین الان هم گفتم و میخواهم دوباره تکرار کنم، بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی در پس این حادثه است، ما این نوع از اقدامات را محکوم میکنیم. این دقیقا چیزی است که میخواهم بگویم. نمیتوان توضیح دوگانهای در اینباره داد.
جناب آقای رئیسجمهور، از این فرصت که به صراحت صحبت میکنید استفاده میکنم. شما با اطمینان زیادی میگویید که ایران در این حملات دست نداشته است. بار دیگر به موضوع اصلی بازگردیم. شما چندی پیش با حسن روحانی دیدار کردید. آیا در این دیدار روحانی دلایلی به شما ارائه کرد که نشان دهد ایران در این حملات تروریستی دست نداشته است؟ اگر ایران این حملات را انجام نداده، پس کار چه کسی بوده؟
بلی اینگونه گفت که ایران ارتباطی به موضوع ندارد. چندی پیش در حاشیه نشست بینالمللی مجمع اقتصادی ارواسیا که با همکاری برخی کشورها در زمان اتحاد جماهیر شوروری تاسیس کردیم، با روحانی دیدار کردم. چند ماه پیش توافق موقتی بین این مجمع و ایران برای تاسیس یک منطقه تجارت آزاد امضاء شد. توافق مشابهی را هم با سنگاپور و ویتنام نیز امضاء کردهایم و بر اساس برنامه، در حال کار روی امضاء چنین توافقی با اسرائیل و مصر هم هستیم. این مجمع روابط مثبتی را با تعدادی از کشورهای جهان دارد. ما (من و روحانی) چندی پیش در ایروان و در حاشیه این مجمع دیدار کردیم و در اینباره گفتگو کردیم.
من گفتم که روابط دوستانه و همکاری بیسابقهای با سعودی و امارات داریم. اما روسیه با هیچ کسی، علیه کس دیگری دوستی نمیکند. ما روابط دوجانبه براساس جوانب مثبت در ارتباطهایمان تشکیل میدهیم ولی ائتلافی برای مبارزه با کسی درست نمیکنیم.
علاوه بر این و من باور داریم این موضوع برای شما، بینندگان و شنوندگانتان واضح است که روسیه و ایران همسایه هستند و نمیتوان این عامل را نادیده گرفت. ایران یک قدرت بزرگ منطقهای است، ملتی بزرگ که فرهنگ کهن خود را دارد و اگر ما بخواهیم رابطه خوبی با کسی داشته باشیم، - من براساس این باور سخن میگویم که همه کشورهای منطقه میخواهند روابط خوبی با هم داشته باشند و کسی خواهان رویارویی نیست و خدای ناکرده کسی دنبال درگیری نیست و من میدانم کسی در سعودی چنین نمیخواهد و کس در امارات هم چنین چیزی نمیخواهد- و اگر ما بخواهیم اهداف مثبت داشته باشیم پس باید این حقیقت را در نظر بگیریم که ما منافع قانونی شرکایمان را به رسمیت میشناسیم و اینجا میخواهم تاکید کنم که من در پی این نیستم که بگویم چه چیزی قانونی است و چه چیزی قانونی نیست، اما این قدرت بزرگ، ایران، از هزاران سال پیش وجود دارد (ایرانیها و فارسها از قرنها پیش اینجا زیستهاند و نمیشود که منافع خاص خود را نداشته باشند. باید با آنها با احترام رفتار کرد.
روشن است چه چیزی قانونی و چه چیزی غیرقانونی است و منافع ممکن است که مشروع بوده و فراتر از مرزها باشند و این موضوعی است که باید درباره آن بحث کرد اما برای اینکه همدیگر را درک کنیم و این اختلافات دقیق و زوایا و موضوعات مورد مناقشه را بفهمیم، باید با هم گفتگو کنیم. بدون گفتگو به هیچ وجه نمیتوان حتی یک مشکل را حل کرد و از این رو میتوانم نگرانیهای امارات متحده عربی و سعودی را درک کنم. این دو کشور به تنهایی نمیتوانند مشکلات موجود فیمابین را حل و فصل کنند.
اما روسیه نیز همه توان خود را به کار خواهد گرفت تا شرایط لازم برای ایجاد این دینامیک مثبت را به وجود آورد و من گمان میکنم روسیه روابط خوبی با ایران و همچنین با دوستان عربمان دارد. سطح روابط ما با سعودی در دوران شوروی خیلی خوب نبود ولی با تقریبا همه جهان عرب ارتباط بسیار خوبی داشتیم. اتحاد جماهیر شوروی با همه جهان عرب روابط خوبی داشت و لذا ما اینک نمیگوییم که بازخواهیم گشت زیرا روابط ما به سطح مناسب بازگشته است. اگر روابط خوبمان با ایران، جهان عرب و سعودی و امارات را به کار گیریم، گمان میکنم میتوانیم آنچه منافع همگان را در پی داشته باشد، محقق کنیم.
من درباره کارهای مثبتمان در سوریه سخن گفتم. ما – روسیه، ترکیه و ایران – در چارچوب این گروه سهجانبه فعالیتهای زیادی میکنیم، اما اگر حمایت سعودی نبود، این غیرممکن بود و همگان هم این را میدانند. کار ما به نتیجه نمیرسید اگر حمایت مثبت امارات متحده عربی نبود و لذا علیرغم اختلافات حاد، آنچه چیزی برای متحد شدن و دوشادوش کار کردن برای تحقق هدف مشترک وجود دارد. این اهداف باید ایجاد شده و برای تحققشان کار کرد و این میتواند شرایط مناسب برای عادیسازی روابط بین کشورهای منطقه را ایجاد کند.
جناب آقای رئیسجمهور، به بخش دوم سوال من پاسخ ندادید. شما در خلیج حضور دارید و توان اطلاعاتی عالی و قدرت نظامی بالا دارید. چگونه است که ابرقدرتی مانند روسیه نمیداند چه کسی حملات آرامکو را انجام داد؟
تصور کن، ما نمیدانیم. در روز بعد [از حادثه] من از رئیس سازمان اطلاعات خارجی و وزیر دفاع پرسیدم. «ما نمیدانیم». الان درباره اینکه چه کسی باید میدانست چیزی نمیگویم تا کسی را نرنجانم، اما ما هیچ اطلاعات موثقی درباره این موضوع نداریم.
ما به سوریه رفتیم تا حکومت قانونی این کشور را حمایت کنیم، دقیقا دولت قانونی و من میخواهم روی این موضوع تاکید کنم. این به معنای وجود مشکلات داخلی در آنجا نیست و من آمادهام برای اطلاعات بیشتر، بعدا چند کلمهای درباره آن بگویم. این به معنای آن نیست که رهبری فعلی [سوریه] مسئول اوضاع فعلی نیست. اما این موضوع به هیچ وجه به معنای این نیست که به سازمانهای تروریستی اجازه دهیم بر اراضی سوریه مسلط شوند تا شبهدولتی تروریستی در آنجا تاسیس کنند. نمیتوانستیم اجازه دهیم بعدا موجی از پیکارجویان به کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق سرایز شود؛ کشورهایی که با آنها مرزهای باز و سیستم رفت و آمد بدون ویزا داریم. نمیتوانستیم اجازه دهیم روند سرازیر شدن افراد مسلح از آنجا به درون روسیه آغاز شود. ما در این زمینه آشنایی کافی داریم و میدانیم منجر به چیزی میشود و تجربهها از طریق اتفاقاتی که در جایی نه چندان دور و در شمال قفقاز روسیه رخ داد، به دست آمد و از این روز ما همه این امور ما را به تقدیم کمک به دولت قانونی سوریه واداشت.
ما تنها به حمایت از دولت قانونی اکتفا نمیکنیم بلکه معتقدیم که اختلافات سیاسی داخلی میتواند و باید تنها با ابزارهای سیاسی حل و فصل شود و از این رو بر این موضوع کاملا اصرار کردیم و من خوشحالم این همان چیزی است که اینک در حال رخ دادن است؛ آغاز روند سیاسی در نتیجه تشکیل آنچه کمیته قانون اساسی نامیده شد.
این ایده برای اولین بار اینجا مطرح شد، جایی که من و شما هستیم، در سوچی و در نشست گفتگوی ملی سوریه که گروههای سیاسی مختلف از جمله نیروهای اپوزیسیون و نهادهای دولتی در آن مشارکت کردند. و در آن زمان، دقیقا در همین جا، سوریها توافق کردند که یک کمیته قانون اساسی تشکیل دهند که کار اصلاح قانون اساسی سوریه و یا نوشتن یک قانون اساسی جدید را آغاز کند.
ما مسیر سخت و پرپیچ و خم و طولانی پشت سر گذاشتیم تا این کمیته تشکیل شود و الان تشکیل شده است، از طرف دولت، از طرف بشار اسد و از طرف اپوزیسیون. امیدوارم در روزهای پیشرو گامهای اولیه را ژنو و زیر نظر سازمان ملل بردارد.
مرحله اولین این مسیر بالطبع تلاش برای تهیه قانون اساسی برای کشور است یا از طریق اصلاح قانون اساسی فعلی و یا نوشتن قانون اساسی جدید که بدون هیچ تردیدی باید منافع همه گروههای دینی و نژادی را تضمین کند.
مردم باید حس کنند که در کشور خودشان زندگی میکنند و از حمایت این کشور و قوانینش به شکل کامل برخوردارند. این شامل سنیها و شیعیان و علویها و مسیحیان میشود. سوریه دایما کشوری با مذاهب متعدد بود و میتوانست به این امر افتخار کند. تنها افراد ناآگاه و موقعیتنشناس میتوانند چنین کرده و کشتارهای دستهجمعی مانند آنچه تروریستها در سوریه کردند، به راه بیاندازند.
اما دوباره تاکید میکنم این کار آسان نخواهد بود، دشوار خواهد بود ولی به نظرم قابل دستیابی است. میدانید چه چیزی سبب شد اینگونه مثبت بیاندیشم؟ امروزه بسیاری از افراد به خانه و کاشانههایشان باز میگردند، من درباره هزاران نفر حرف میزنم. آنها از خارج از کشور و از دیگر مناطق داخل سوریه به شهرها و وطن اصلیشان و به خاستگاهشان باز میگردند. این نشانه روشنی است از اعتماد مردم به شرایطی که در حال حاضر تشکیل شده و به تضمینهایی که حکومت ارائه میکند، باور پیدا کردهاند، علاوه بر این اطمینان دارند که دولت تضمینگر آنجا حضور دارد.
مایه خوشحالی است که در همین زمینه اشاره کنم به این موضوع که سوریها به شکل مثبت و با اعتماد زیاد با نظامیان و پلیس نظامی روسیه در سوریه برخورد میکنند. بخش اعظم پلیس نظامی روسیه که با افتخار و کرامت در حال ادای خدمت در سوریه است، از مسلمانان شمال قفقاز تشکیل شده و سکان محلی برای درخواست حمایت و کمک به آنها مراجعه میکنند و مثالهایی در اینباره [در ذهن] دارم. خوشحالم که این موضوع را اینجا ذکر کنم اما در آخر برای به ثبات رسیدن اوضاع در طولانیمدت، مردم باید بین خودشان به توافق برسند، زیرا که بدترین انواع صلح باز هم بهتر از بهترین انواع جنگ است.
درباره برنامه هستهای ایران، آیا موسکو با مذاکرات مجدد با اضافه بندهای جدید درباره برنامه موشکی ایران، آنگونه که آمریکا میخواهد، موافق است یا اینکه خواستار پایبندی به تعهدات مندرج در توافق قبلی، قبل از سخن گفتن از توافق جدید است؟
چیزی وجود دارد به نام "برنامه جامع مشترک" (برجام) که توافقی درباره برنامه هستهای ایران است. درباره محدودیتهای مرتبط، ایران تعهدات مشخصی را پذیرفت. بسیار واضح است که (اجازه دهید با صراحت صحبت کنیم و گرنه حرفهایمان اهمیتی نخواهد داشت و خشک و خالی خواهد بود.) تناقضاتی در میان کشورهای منطقه وجود دارد و شما به آنها اشاره کردید. اختلافاتی بین ایران و اسرائیل و ایران و آمریکا. من درباره ضرورت حل این مشکلات و برونرفت از این اوضاع پیچیده حرف میزنم، اما اگر درباره این حقیقت که بین ایران و کشورهای منطقه نیز اختلافاتی وجود دارد، چه کسی باید در [روند] حل مشکل داوری کند: آیا ایران به تعهداتش براساس برجام عمل میکند یا خیر؟ اولا داور باید بیطرف باشد. مگر اینطور نیست؟ دوم داور باید متخصص باشد و سوم باید جامعه جهانی او را بپذیرد. چنین داوری وجود دارد و آن آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. این آژانس کاملا علنی و بدون هیچ تعارفی با ایران، اعلام کرد که این کشور به همه تعهداتش پایبند است.
این بیفایده است، کما اینکه عادلانه نیست ایران متهم به کاری شود که انجام نمیدهد. این بیفایده است زیرا که هر گاه فرد یا کشوری با چنین ظلمی روبرو شده، به شکل دیگری رفتار میکند نه به شکلی که روی کاغذ نوشته شده است. اگر تعهدات در مقابلش اجرا نشود، چرا باید او به تعهداتش عمل کند؟ با همه اینها معتقدم که بهتر است ایران به متن و روح این توافق پایبند باشد. این موضوع دیگری است.
درباره برنامه هستهای احتمالا میتوان و باید مذاکره کرد. در روسیه ضربالمثلی وجود دارد که فکر میکنم مسلمانان آن را خواهند فهمید. این ضربالمثل میگوید: «هدیه خدا رو با املت قاطی نکن». اینها موضوعات مختلفی هستند. برنامه موشکی چیزی و برنامه هستهای چیزی دیگر است.
این به این معنا نیست که نباید درباره این موضوع حرف زد و به ویژه اینکه اگر مایه نگرانی باشد، بالطبع این ضروری است اما نباید دو موضوع را با هم درآمیخت تا مانع از ناکامی دستاوردی که در مراحل اولیه به دست آمده شد.
به همین دلیل معتقدم این گفتگو ممکن است اما نباید منجر به نابودی دستاوردهایی که درباره یک موضوع مهم و اساسی که منع گسترش تسلیحات هستهای ایران است، به دست آمده، شود.
چگونه آمریکا توانست روند صلح در خاورمیانه را در اختیار گرفته و روسیه را کنار بزند. ولادیمیر پوتین آنچه معامله قرن نامیده میشود را چگونه میبیند؟
این به ما و وفعالیتهایمان بستگی ندارد، بلکه به مشارکتکنندگان در این پروسه بستگی دارد که بخواهند کسی را در آن ببینند یا نه. واقعیت این است که ما روابط بسیار خوبی با اسرائیل داریم. حدود 1.5 میلیون نفر از شهروندان اسرائیل از شوروی سابق به این کشور رفتهاند و اسرائیل تقریبا یک کشور روسیزبان است. در آنجا وارد هر فروشگاهی که بشوید خواهید دید همگان به روسی حرف میزنند و از این رو آنچه آنجا اتفاق میافتد برای ما مهم است. ما موضع ثابتی در قبال موضوع فلسطین داریم و کاملا به قطعنامههای سازمان ملل پایبندیم و معتقدیم که باید همه آنها اجرا شوند.
اما درباره معامله قرن باید بگویم که ما هر معاملهای که منجر به صلح شود را حمایت میکنیم ولی باید ماهیت آن را بفهمیم. جزئیات این توافق که توافق قرن نامیده شده، هنوز مبهم است و آمریکا هنوز آن را در اختیار افکار عمومی داخل آمریکا، جهان، خاورمیانه و فلسطین قرار نداده است. ما معتقدیم که راهحل دو دولت و تاسیس دولت فلسطینی باید اجرا شد و پیشنهاد کردیم در موسکو مذاکرات مستقیمی بین نخستوزیر اسرائیل و رهبران فلسطین صورت گیرد ولی متاسفانه این مذاکرات انجام نشد. ما همه کار میکنیم، جلسات و دیدار متعددی با گروههای مختلف فلسطینی برگزار کردیم و معتقدیم عامل مهم در این زمینه، متحد کردن دوباره فلسطینیان است، زیرا مواضع مختلف، موضع کل فلسطین را تضعیف میکند. ما در این راستا کار میکنیم. این به معنای خروج ما از این روند یا بیاهمیت بودن آن برای ما نیست، این موضوع برای ما کاملا مهم است و قبل از هر چیز، مناقشه فلسطین-اسرائیل را کلید حل بسیاری از مشکلات منطقه میدانیم. این مناقشه تا زمان حل شدن، منبع رادیکالیسم و تروریسم خواهد بود، زیرا زمانی که مردم ببینند راهی قانونی برای حمایت از حقوقشان ندارند، دست به اسلحه خواهند برد و به همین دلیل فکر میکنم حل و فصل نهایی و طولانیمدت این مشکل نه تنها برای فلسطینیها بلکه برای ملت اسرائیل نیز مهم است.
رئیسجمهوری پوتین چگونه با نگرانیهای جهان درباره شروع مجدد جنگ سرد بین واشنگتن و موسکو برخورد میکند. آیا علیرغم واکنشهای مثبت پیش از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، واقعا مسابقه تسلیحاتی جدیدی در جهان شروع شده؟
همه ما میدانیم که رئیسجمهوری آمریکا، آقای ترامپ چگونه و چه چیزی درباره روابط آمریکا و روسیه میگوید. ما میدانیم که در تبلیغات انتخاباتی دوره پیشین، عادیسازی روابط را حمایت کرد اما متاسفانه این امر تا کنون رخ نداده. ما اینجا در پی مقصر دانستن کسی نیستیم، زیرا از آنچه درون سیاست آمریکا رخ میدهد اطلاع داریم. اهداف سیاسی داخلی به رئیسجمهوری آمریکا اجازه برداشتن گامی برای بهبود روابط آمریکا مسکو به شکل ریشهای نمیدهد با این حال ما با هر دولتی به همان اندازه که خودش بخواهد کار خواهیم کرد.
کاملا درست ولی آیا نباید نگران موضوع ثبات استراتژیک و امنیت جهانی باشیم؟ این موضوع کاملا روشن است.
در سال 2002 (ترامپ ارتباطی به این موضوع ندارد) آمریکا از معاهده دفاع موشکی خارج شد و میخواهم تاکید کنم که این معاهده اساس سیستم امنیت استراتژیک همه جهان بود، زیرا که مانع ساخت [سامانه] دفاع موشکی دو کشور میشد. منظورم من اینجا این است که این کار چه فایدهای داشت؟ فایده در این بود که هیچکدام از دو طرف دچار توهم نشود که میتواند در یک جنگ هستهای پیروز شود. آنها از این توافق خارج شدند تا برتری و مزایای استراتژیک روشنی برای خود کسب کنند، زیرا که اعتقاد داشتند این چتری برای آنها خواهد بود، اگر روسیه سامانه مشابهی نداشته باشد و لذا روسیه در خطر و به شدت تضعیف شده ولی آمریکا و اراضی این کشور پوششی در قالب سیستم دفاع موشکی (سپر موشکی) خواهد داشت.
در آن زمان به همکاران آمریکایی اطلاع دادم ما هنوز نمیدانیم چنین سیستمی چگونه کار میکند و دهها میلیارد صرف آن نخواهیم کرد لذا ضروری است که توازن استراتژیک را حفظ کنیم و این یعنی ما دست به ساخت سامانههای تهاجمی خواهیم زد که بتواند از هر گونه سیستم دفاع موشکی بگذرد. ما موفق شدیم و امروز امور کاملا روشن شده. سپر موشکی علیه موشکهای بالستیک کار میکند، یعنی موشکهای که در مسیر بالستیکی حرکت میکنند و ما علاوه بر بهبود مکرر این موشکها، تسلیحات دیگری ساختهایم که هیچ کسی در دنیا ندارد و آن سامانههای موشکی است که در مسیرهای بالستیکی به پرواز در نمیآیند بلکه در مسیرهای مسطح و با سرعتی فراتر از سرعت صوت پرواز میکنند. هیچ کس در دنیا تسلیحات ماوراء صوت مانند ما ندارد اما بالطبع دیر یا زود ارتشهای پیشرو دنیا به چنین تسلیحاتی دست پیدا خواهند کرد، اما آنچه رخ خواهد داد این است که ما صاحب چیز جدیدی خواهیم شد. من دقیقا میدانم در حال حاضر دانشمندان، طراحان و مهندسان ما در حال کار روی چه چیزی هستند. همه این امور به نحوی از انحا منجر به مسابقه تسلیحاتی مشخصی شد. این موضوع واقعیت دارد، متاسفانه، صحیح است.
در همین دوره اخیر ایالات متحده آمریکا از معاهده منع گسترش موشکهای میانبرد و کوتاهبرد هم خارج شد و به نظر من این هم اشتباه است و میشد به روش دیگری عمل کرد. در واقع نگرانیهای آمریکا برای ما قابل درک است. من این را درک میکنم، کشورهای دیگری در حال توسعه چنین تسلیحاتی هستند ولی روسیه و آمریکا محدودیتهایی در این زمینه برای خود قائل شدند. با این حال به نظر من، موضوع ارزش نقض توافق را نداشت، اگر گزینههای جایگیزینی برای توسعه این امر وجود داشته باشد.
الان آخرین ابزار برای ممانعت از مسابقه تسلیحاتی و من مقصودم مسابقه تسلیحاتی جدی و خطرناک است، باقیمانده و آن معاهده ستارت 3 است که گسترش تسلیحات هجومی و استراتژیک را محدود میکند و شامل همه این تسلیحات، از جمله سهگانه اتمی سامانههای پرتاب موشک دریایی، زمینی و هوایی نیز میشود. این معاهده در سال 2021 به پایان خواهد رسید و برای تمدید آن نیاز است از الان کار کنیم. ما پیشنهاداتمان را در این باره ارائه کردهایم و پیشنهاداتمان روی میز طرف آمریکایی است اما هیچ پاسخی به آن ندادهاند. ما درک میکنیم که آنها هنوز درباره ضرورت یا عدم ضروت تصمیمی نگرفتهاند. اگر جهان این معاهده را هم کنار بگذارد، دیگر سامانهای برای منع گسترش تسلیحات هجومی نخواهد داشت و این موضوع بسیار بدی است و جهان شرایط متفاوتی را تجربه خواهد کرد، شرایطی که حتما بسیار خطرناکتر خواهد بود و خود جهان نیز خطرناکتر و غیرقابل پیشبینیتر از جهان خواهد بود که اینک در آن زندگی میکنیم.
آیا از این پاسخ جناب رئیسجمهوری میتوان نتیجه گرفت که مسابقه تسلیحاتی واقعا شروع شده و ما وارد یک جنگ سرد شده و یا شاید در حال ورود به آنیم؟
دوست نداریم این اتفاق رخ دهد. اما به هر حال حداقل روسیه از آن متاثر میشود زیرا همانگونه که گفتم ما انواع پیشرفتهای از تسلیحات داریم که مطلقا منحصر به ماست و هیچ کس در دنیا شبیه آن را ندارد، به این معنی که ما در مسیر خود بسیار به جلو رفتهایم. ما اینک به افقهای پیشرو میاندیشیم و با آرامش کار میکنیم.
از آن مهمتر بودجه دفاعی است. رازی را بر ملا نکرده و شاید شما را شگفتزده نکنم اگر بگویم که روسیه در رده هفتم جهان از نظر بودجه نظامی قرار داد و پس از آمریکا، سعودی در رتبه سوم ایستاده. تا جایی که میدانم بودجه نظامی آمریکا سالانه 716 میلیارد دلار است. برای سال آینده بودجهای معادل 750 میلیارد دلار درخواست کردهاند و پس از آمریکا، چین با 177 میلیارد دلار در سال ایستاده و سعودی در رده سوم است. دقیقا نمیدانم بودجه سعودی چقدر است ولی تا جایی که یادم میآید 59 میلیارد دلار پرداخت کردهاید. بریتانیا، فرانسه و ژاپن در ردههای بعدی ایستادهاند که هر کدام براساس دادههای موجود کمتر از 48.1 میلیارد دلار صرف بودجه دفاعی کردهاند. و پس از آنها روسیه با 48 میلیارد دلار ایستاده است اما همزمان تسلیحاتی داریم که هیچ کس در جهان ندارد.
این نتیجه چیست؟ نتیجه کار متمرکز در حوزههای پر اهمیتتر است (اینجا باید از متخصصان و دانشمندانمان تشکر کنیم) و آن توان تشخیص این حوزهها و متمرکز کردن منابع در آنهاست و همچنین وجود مدارس، و مدارس علمی و مدارت تولید دانش بنیادین و مهارتها. از این روست که میگویم مسابقه تسلیحاتی چیز بدی است و نوید خوبی برای جهان ندارد و ما درگیر هزینههای فراتر از بودجهمان نخواهیم شد.
با این حال پیمان ناتو گستردهتر شده است. آیا تهدیدی حس نمیکنید و واکنش روسیه چگونه خواهد بود؟
بالطبع این تهدید را حس میکنیم و همیشه آن را حس کرده و مکررا درباره آن صحبت کردهایم و همیشه به ما پاسخ دادهاند: «نگران نباشید، این علیه شما نیست، و چیزی برای ترسیدن نیست زیرا ناتو متحول شده ودیگر یک سازمان نظامی نیست و هیچ ویژگی خصمانهای ندارد» و غیره. پیمان ناتو تغییر نکرده و مادهای در آن وجود دارد (یادم نمیآید، ماده پنجم یا غیر از آن، ممکن است اشتباه کنم) درباره حمایت نظامی اعضاء از سازمان و غیره و دیگر مسائل. این یک پیمان نظامی است و بالطبع زمانی که زیرساختهای یک پیمان نظامی به مرزهای ما نزدیک میشود، باعث خوشحالی ما نیست.
نیرنگ کجاست؟ اینجاست که ناتو تنها ابزاری برای سیاست خارجی آمریکاست و فکر نکنم کسی در این موضوع شک داشته باشد و نیازی نیست در این باره چیز دیگری بگویم. نیرنگ دیگری که ما میبینیم دخالت کشورها در ناتو است و پس از آن کسی چیزی درباره اینکه مشخصی از تسلیحات را در آن مستقر میکنند، نمیپرسد. طبعا این تهدیدی برای ماست زیرا که اقدامی برای کاهش توان اتمی استراتژیک ماست اما مشخص شده که این تلاشها حتما ناکام خواهد شد و به نظرم این برای متخصصان هم روشن شده. داشتن سامانههای مانند آنچه پیش از این درباره آن سخن گفتم (و توانش را الان نمیگویم) تهدیدی برای ما نیست، با این حال اتفاق خوبی هم نیست. بلی، ما احساس میکنیم این اقدامات تخریبی، اوضاع را متزلزل میکند و چیز خوبی به همراه ندارد.