احتمال سیلهای شدید در پاییز و زمستان 1400 در ایران
رئیس کمیته تخصصی سیلاب: خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم هستند
مصطفی فداییفر، رئیس کمیته تخصصی سیلاب، وقوع بارندگی شدید و سیلاب ویرانگر اخیر در غرب اروپا را آژیر خطر تغییر اقلیم برای جهان، بهخصوص مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران دانست.
طغیان رودخانهها و رانش زمین در اثر جاری شدن سیلاب در غرب آلمان و بلژیک در ماه میلادی اخیر یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی در چند دهه اخیر اروپا را شکل داده است.
به گزارش خبرگزاری «ایلنا»، فداییفرد اعلام کرد: «با توجه به تاثیرات پدیده تغییر اقلیم و احتمال وقوع بارندگی با شدت بیشتر و همانند بارش اخیر در اروپا در حوضههای آبریز مختلف کشور و حتی در شهرهای بزرگ ایران، میتواند منجر به فاجعه ملی شود.»
او تصریح کرد: «خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم هستند. بررسی آمار و اطلاعات بارش و رواناب طی شصت سال گذشته در مناطق خشک و نیمه خشک همانند ایران، حاکی از آن است که سیلابهای بزرگ و ویرانگر عموما بلافاصله قبل و پس از دورههای خشکسالی طولانی و شدید به وقوع میپیوندند.»
رئیس کمیته تخصصی سیلاب با تاکید بر تاثیرپذیری مناطق دیگر جهان از جمله ایران از وقوع سیلاب در اروپا افزود: «آبگرفتگی گسترده شهرها و رسوب وارد شده به منازل مسکونی در سیلاب اخیر در غرب اروپا، شباهتهای بسیار زیادی با سیلاب فروردین ماه 1398 حوضه آبریز کشکان در استان لرستان ایران دارد.»
او در ادامه گفت: «هشدار مهم این است که شدت بارندگی فروردین 98 در حوضه آبریز کشکان فقط حدود نیمی از شدت بارندگی اخیر به وقوع پیوسته در آلمان بوده و آن خسارات شدید را در استان لرستان در پی داشت.»
فداییفر با اشاره به پدیده تغییر اقلیم که منجر به تشدید این وضعیت شده است افزود: «انتظار وقوع سیلابهای بسیار شدید و خسارتبار در پاییز و زمستان 1400 دور از انتظار نیست.»
رئیس کمیته تخصصی سیلاب همچنین درباره اصولیبودن صنعت بیمه در اروپا گفت: «انتظار میرود در مدت زمانی کوتاه ضمن جبران خسارات، مناطق آسیب دیده سیل اخیر اروپا با سرعت قابل قبولی مورد بازسازی و اصلاح قرار گرفته و دوباره زندگی در مناطق آسیبدیده جاری شود»
فدایی در ادامه از فقدان چنین زیرساختی برای جبران خسارت پدیدههای جوی در ایران خبر داد و گفت: «در ایران چنین نیست، چرا که پس از وقوع سیلاب ویرانگر فروردین 98 و بهرغم تشکیل هیات ویژه تهیه گزارش ملی سیلابها به دستور مستقیم رئیسجمهوری، متاسفانه هیچ فعالیت درخور و ارزشمندی برای مدیریت سیلاب و کاهش خسارات انجام نپذیرفت و وقوع سیلابهای آینده همچنان خسارتبار خواهند بود.»
بحران بیآبی و خشکسالی کنونی در ایران حاصل انباشت و همزمانی چندین دلیل است که نمیتوان آن را تنها به دلایل زیستمحیطی خلاصه کرد.
به گفته کارشناسان محیط زیست، حفر هزاران چاه به طور بیرویه و کارشناسی نشده در سراسر کشور، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی، سدسازیهای غیراصولی و ضد اکولوژیکی، ورود آلودگیهای جدید با مواد رادیواکتیو به آبهای جاری و سفره های زیرزمینی، تخریب جنگلها و این دست اقدامات دولت در چهل سال اخیر منجر به نابودی محیط زیست و سوق دادن آن به بیابانی به نام ایران شده است.