روزنامه "هشت صبح" افغانستان با توجه به گزارش اخیر شبکهی "سیبیاس" امریکا در مورد جنگ افغانستان نوشته است که این گزارش دو واقعیت مهم را در مورد افغانستان آشکار میسازد. واقعیت نخست این که خروج نیروهای رزمی ایالات متحده از افغانستان نابههنگام و قبل از وقت بود. باراک اوباما رییس جمهوری قبلی ایالات متحده بر مبنای یک محاسبهی اشتباه تاریخ خروج کامل نیروهای رزمی ایالات متحده را مشخص کرد.
در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما اعلام شد که پایان سال ۲۰۱۴ جنگ افغانستان برای امریکا به پایان میرسد و کل نیروهای رزمی این کشور خاک افغانستان را ترک میکنند، این امر سبب شد که دستههای چریکی طالبان در پاکستان برای پس از سال ۲۰۱۴ آمادهگی بگیرند.
نیروهای رزمی ناتو از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ عملیاتهای کوبنده در جنوب افغانستان انجام دادند و در آموزش نیروهای امنیتی این کشور سهم گرفتند، اما خروج آنان نابههنگام بود.
بر اساس آنچه روزنامه "هشت صبح" افغانستان نوشته است، قبل از سال ۲۰۰۹ جامعهی جهانی تلاش جدی برای بازسازی نهادهای امنیتی افغانستان به خرج نداده بود، علتش این بود که امریکاییها منابع و امکانات خود را در عراق مصرف میکردند و به همین دلیل بود "شورشگری" در این کشور قوت میگرفت.
ادارهی اوباما هم با آنکه به شمار نیروی رزمی امریکایی افزود و یک بنبست نظامی را به سود کابل تحکیم کرد، ولی تمام تلاشهای او این بود که نیروی رزمی امریکا را در ۲۰۱۴ خارج کند. ادارهی اوباما بیشتر از این که به تحکیم بنبست بیاندیشد به خروج میاندیشید. خروج نیروهای رزمی امریکا و ناتو خلایی را آفرید که طالبان و متحدانشان از آن بهره بردند.
واقعیت دیگری که در گزارش سیبیاس به آن قسماً اشاره شده است بیتوجهی جامعهی جهانی به نهانگاههای گروههای "تروریستی" در پاکستان بود.
بر اساس گزارش "سیبیاس"، طالبان در پاکستان، محلِ زندهگی، کمپهای آموزشی، کارخانههای تولید بمب، مراکز جمعآوری اعانه و هستههای جلبوجذب دارند و مدارس دینی پاکستان از تورخم تا کراچی محل سربازگیری طالبان است.
در این گزارش گفته شده، بیتوجهی به بازی دوگانهی پاکستان و خروج نابههنگام نیروهای رزمی امریکایی و ناتو از قلمرو افغانستان، وضعیتی را در افغانستان آفریده است که دیپلوماتهای خارجی حتا در کابل هم امن نیستند و نمیتوانند در خیابانهای پایتخت رانندهگی کنند.
خروج نیروهای رزمی ناتو و امریکایی این ذهنیت را در پاکستان تقویت کرد که امریکا نمیخواهد در جنگ برنده شود. به همین دلیل بود که کارخانههای تولید بمب و انتحاری بیشتر فعال شدند.
طالبان منتظر پایان ۲۰۱۴ بودند تا به حملات تهاجمی علیه نیروهای امنیتی جوان و بیتجربهی افغانستان دست بزنند، قلمرو بیشتری به دست بیاورند و امارت مخلوعشان را برگردانند.
در این گزارش، از ضعفهای بنیادین دولت افغانستان نیز به عنوان یکی از عوامل و فرصت به گروههای مخالف دولت برای بهرهبرداری یاد شده است.
اما دیده میشود که در استراتژی جدید ایالات متحده تلاش شده است که دو ضعف استراتژی قبلی جبران شود. این استراتژی تاریخی برای خروج تعیین نکرده است. طالبان و گروههای متحدشان دیگر منتظر خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیستند و در این استراتژی بازی دوگانهی پاکستان نیز افشا شده است.
بر اساس این گزارش، ایالات متحدهی امریکا درک کرده است که پیروزی نظامی طالبان و دیگر گروههای "تروریستی" در افغانستان، سبب تقویت جهادیسم جهانی میشود و صلح جهانی را به خطر میاندازد.
در این گزارش آمده است: "اگر در اینجا گروههای وجود داشته باشند که به رهبرانشان القاب «خلیفه» و «امیر» میدهند و داعیهی برگرداندن دنیا به قرن هشت میلادی را دارند، روشن است که به شمار حملههای تروریستی با کامیون، کارد و بمب در خیابانهای کشورهای غربی بیشتر میشود و حتا احتمال آن میرود که این گروهها در صورت به دستآوردن قلمرو بیشتر در این دیار به سلاح اتومی نیز مجهز شوند".