پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره جمعه 13 فروردین 1400 نشست مجازی کمیته مشترک برجام میان اعضای کنونی حاضر در توافق هستهای تشکیل شد. هر چند در این نشست آمریکا به طور مستقیم حضور نداشت اما صرف تشکیل این نشست حاصل رویکرد دیپلماتیک دولت جو بایدن در تعامل با ایران و واسطهگری کشورهای اروپایی بهشمار آمد.
نشست روز جمعه پس از آن اتفاق افتاد که منابع دیپلماتیک اروپایی از برگزاری مذاکرات پنهانی در فرانکفورت میان ایران و آمریکا باحضور نمایندگانی از ترویکای اروپایی خبر داده بودند. این منابع از وجود یک «پیشنهاد مشخص ایرانی» نام بردند اما در همان حال از آمادگی آمریکا جهت لغو تنها «برخی» تحریمها در ازای بازگشت ایران به تعهدات برجامی سخن گفتند.
شاید مهمترین دستاورد نشست روز جمعه توافق بر ادامه گفتوگوها بهصورت حضوری در روز سهشنبه 17 فروردین 1400 در وین بود که بنا به گفته منابع اروپایی نمایندگانی از امریکا نیز در آن حضور خواهند داشت. نماینده جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تصریح کرد که در وین دیدار مستقیمی میان ایران و آمریکا انجام نخواهد شد و دیگر حاضران در این نشست تلاش میکنند دیدگاههای تهران و واشینگتن را به هم نزدیک نمایند.
برخی مقامات رسمی ایرانی پیش و پس از نشست مجازی روز جمعه سیگنالهایی از آغاز روند جدید مذاکرات داده بودند. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران با عقبنشینی آشکار از خواسته علی خامنهای مبنی بر «لغو همزمان تمامی تحریمها»، از آمادگی ایران برای توافق «جز به جز» یا «کل به کل» سخن گفت. روحانی همچنین در 11 فروردین ضمن اشاره به سخنان علی خامنهای که گفته بود «ما برای مذاکره عجله نداریم»، تاکید کرد «هر چه زمان بیشتر بگذرد عجله تبدیل میشود به فرصت سوزی.»
علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز جمعه شب پس از نشست مجازی کمیته مشترک برجام در شبکه اجتماعی «کلابهاوس» از «شکسته شدن بنبست» خبر داد. صالحی عنوان کرد: «از بحث غیر قابل توجیه که آنها اول شروع کنند یا ما اول شروع کنیم، عبور کردیم.»
مذاکره بر سر چیست؟
ایران شرط بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت به تعهدات برجامی خود را لغو قابل راستیآزمایی همه تحریمهای آمریکا عنوان کردهاست. در مقابل ایالات متحده از لغو «برخی» تحریمها در ازای بازگشت ایران به تعهدات برجامی سخن گفته و خواستار مذاکره درباره «سیاستهای منطقهای» و «برنامه موشکی» تهران نیز شده است. تا اینجا شکاف میان دو طرف بزرگ به نظر میرسد اما اختلاف آنجا بزرگتر میشود که آمریکا میان «بازگشت به مذاکره» و «مذاکره برای بازگشت به برجام» تفاوت قائل میشود و اغلب خواستار مذاکراتی فراگیرتر از برجام و پرونده اتمی ایران است.
هر چند ظریف وزیر خارجه ایران و عراقچی دستیار اول او موکدا اصرار میکنند که تهران پیش از لغو تحریمها نه مستقیم و نه غیرمستقیم با آمریکا گفتوگو نخواهد کرد اما حضور آمریکا در «اتاقهای کناری» محل مذاکره کمیسیون مشترک برجام در وین نشانگر غلبه رویکرد دولت جو بایدن بر فرایند جدید مذاکرات است.
موضع دولت بایدن
بایدن بهخوبی میداند که «تحریمها» و «بلوکه شدن منابع ارزی» چه مشکلات عظیمی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. او کاملا آگاه است که سیاست «کارزار فشار حداکثری» دونالد ترامپ باعث همپوشانی «شکافهای سیاسی»، «بحران اقتصادی» و«اعتراضات اجتماعی فزاینده» بر یکدیگر شده و نظام جمهوری اسلامی را به طور بیسابقهای شکننده کرده است. بدین دلیل بایدن در مقابل لغو تحریمها و آزادسازی منابع مسدود شده فقط بازگشت به تعهدات برجامی را خواستار نخواهد شد.
تا به امروز رویکرد دولت بایدن به مذاکرات مجدد با ایران استفاده از دستاوردهای کارزار فشار حداکثری در کنار بازگشت مجدد واشینگتن به برجام است. دولت بایدن بر این باور است که با آغاز فرایند مستقیم یا غیر مستقیم مذاکرات و با دادن برخی امتیازات هم میتوان به برجام بازگشت و از انحراف برنامه اتمی ایران جلوگیری کرد و هم میتوان با همکاری متحدان و سیاست همهجانبهگرایی بینالمللی، سیاستهای منطقهای و برنامه موشکی تهران را متوقف یا کنترل کرد.
به دیگر سخن دو دستاورد عمده سیاست فشار حداکثری که همانا «تحریمهای گسترده و فلج کننده اقتصادی» و «بلوکه شدن منابع مالی ایران» بوده است، قدرت چانه زنی دولت بایدن را به نحو چشمگیری افزایش داده است.
از چنین چشماندازی کاخ سفید با لغو محدود و هدفمند «برخی» تحریمها و آزادسازی «قطرهای» و گام به گام منابع مسدود شده، از یکسو اصل مذاکره را به نظام علی خامنهای تحمیل کرد و از سویی دیگر مذاکره برای بازگشت به برجام و کنترل برنامه اتمی ایران را میسر ساخت.