سفیر آلمان با «نیسان آبی» از ایران رفت و این وانت را بر سر زبان‌ها انداخت

سفیر جمهوری فدرال آلمان در تهران با انتشار عکسی از خود سوار بر نیسان آبی، ضمن خبر دادن از پایان ماموریتش در ایران، سفرش را تبدیل به یک سوژه خبری کرد.

به گزارش خبرگزاری «ایلنا»، «میشائیل کلور برشتولد» سفیر آلمان در ایران با انتشار یک عکس خاص از خود، رفتن خود از ایران را اعلام کرد.

کلور برشتولد با انتشار عکسی از خود، سوار بر «نیسان آبی»، در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشت: «بعد از 4 سال در ایران، زمان خداحافظی فرا رسید.»

معمولا سفیران کشورها اگر هم با اسکورت به جایی نروند، سوار برخودروهای نسبتا لوکس نقل و انتقال می‌کنند، اما این اقدام سفیر آلمان که کشورش سازنده بهترنی خودروهای جهان است، نه تنها پروتوکول دیپلماتیک را در این زمینه شکست، بلکه بار دیگر نام آشنای جاده‌های ایران یعنی «نیسان آبی» را بر سر زبان‌ها انداخت.

شاید ایران جزو معدمد کشورهایی باشد که جاده‌ها و خیابان‌های‌اش همچنان شاهد حضور وانت «نیسان جونیور» موسوم به «نیسان آبی» باشد که پیش از اینکه با گره خوردن با نام سفیر آلمان در تهران بارها سوژه‌های داستان‌ها و رویدادهای مختلفی بوده است.

نیسان جونیور که در ایران با نام زامیاد24 و نیسان آبی شناخته می‌شود، سومین نسل یا آخرین نسل از جونیور است که برای نخستین بار، در اکتبر سال 1970 میلادی (1349 خورشیدی) پا به عرصه وجود نهاد. 12 سال بعد در سال 1982 (سال 1361)، تولید آن در کشور مادر ژاپن متوقف شد، اما با گذشت 39 سال پس از توقف تولید در ژاپن، کماکان تولید آن در ایران ادامه دارد.

به همین دلیل نام این خودروی باری یکی از اسم‌هایی است که تا به امروز توانسته همچنان به سوژه‌سازی ادامه دهد و همچنان اما همچنان پرشتاب و زنده هر از گاهی خبرساز شود.

واکنش کاربران ایرانی در صفحه توئیتر سفیر پیشین آلمان در ایران زیر عکس او سوار بر «نیسان آبی» هم خود داستانی دیگر است.

یکی از کاربران که گویا این رفتار سفیر را مسخره کردن ایران دانسته نوشته: «از ایران فقط نیسان آبی یادتون مونده؟ خودتون رو مسخره کنید!».
با توجه به اینکه آلمان یکی از کشورهای مهاجرپذیر و پناهنده‌گیر معروف به ویژه برای ایرانیان است کاربر دیگر نوشته: «برو ما هم کم کم دارین جمع می‌کنیم میایم))».

کاربر دیگری نوشته: «دقیقا ایران همان نیسان ابی هست که هیچ امکاناتی نداره اما پر از پتانسیل برای حمالیه! چرخای عقبش کاغذی شده و ضبطش رو دزدیدن. دور تا دور رنگه و یکی سوارش شده و ژست میگیره و میگه من بنزم!»