مصطفی الکاظمی نخستوزیر جدید عراق در نوشتاری که 5 سال پیشتر در سایت روزنامه آمریکایی«مونیتور» نوشت، روابط سعودی و عراق را شاه کلید حل معضلات و بحرانهای خاورمیانه وصف کرده و عنوان ساخته بود که روابط میان این دو کشور، یک گزینه نیست بلکه یک راهبرد گریز ناپذیر برای آنها به شمار میآید و گسترشدادن آن به عمیقترین سطح ممکن، فوقالعاده مطلوب است.
او در همین نوشتار نسبت به سازمان داعش به عنوان دشمن مشترک سعودی و عراق، هشدار داد.
الکاظمی در مقاله خود آورده است که چند دستگی و عداوتورزی منجر به تقویت مواضع گروههای تندرو فعال در منطقه و دشمنی میان دو کشور شد اما برغم بروز تاخیر طولانی، روابط دو جانبه سعودی – عراق وارد مسیر تازهای شده است؛ به طوری که دو کشور در راستای تقویت و تحکیم روابط فیمابین، حرکت میکنند.
عراق و پادشاهی سعودی، فصل مشترکهای عدیدهای دارند و با داشتن 1000 کیلومتر مرز مشترک، با تهدیدهای مشترکی در قالب سازمان داعش روبرو هستند که در تلاش برای سرنگون کردن رژیمهای سیاسی در دو کشور است. عراق و سعودی، دارای منافع اقتصادی و بازرگانی مشترک در کنار برخورداری از تاریخ مشترک نیز میباشند اما برغم وجود این منافع مشترک، موفق به برقرار ساختن روابط مطلوب پس از رویدادهای سال 2003 نشدند.

نویسنده در ادامه از تردیدها و عدم اعتماد متقابل میان دو کشور سخن گفته که باعث از دسترفتن فرصت لازم برای برپایی روابط شراکت فیمابین گردید.
او افزود: « دو کشور، فرصت طلائی برای ایجاد همکاری منطقهای در نبرد علیه گروههای تند رو را از دست دادند که در اقدامات خرابکارانه خود، هیچ تفاوتی میان رژیمهای حاکم منطقه نمیگذارند.
الکاظمی در ادامه با هشدار در خصوص عملکرد گروههای تندرو تاکید کرد که رویه این گروهها، هیچ ارتباطی با ماهیت رژیمهای حاکم بر منطقه و دموکراتیک یا قبیلهای یا نظامی یا حتی دینی بودن آنها ندارد بلکه به ماهیت شکلگیری گروههای افراطی باز میگردد که بر اساس باور ایدئولوژیک خود سعی دارند، جهان را به دو محور تقسیم کنند: «باور مندها» که به پروژه تروریستی و تندروانه، ایمان دارد و «کفار» که تمامی غیر باورمندان را در بر میگیرد؛ صرف نظر از اینکه به باورهای اسلامی مختلف وابستگی داشته یا از ادیان دیگری باشند.
الکاظمی در ادامه همین فراز، نوشته است که حمله داعش به عراق در 10 جولای 2014 و سیطره یافتن بر یک سوم خاک این کشور، عراق و سعودی را به سمت باز کردن برگی تازه در روابط خود برای رویارویی با این چالش جدید، سوق نداد که عامل تهدیدی برای هر دو کشور به شمار میآمد. این شرایط برغم واقعیت عینی بود که داعش، عامل تهدید علیه سعودی و عراق بوده و مواضع مرزی سعودی در مرز عراق را هدف حملات خود قرار میدهد.
نفوذ ایران
الکاظمی تاکید دارد، عاملی که باعث دو دلی سعودی در برخورد کاملا باز با عراق میشود، چه بسا به همپیمانیهای منطقهای باز گردد زیرا عراق به عنوان همپیمان سیاسی ایران، قلمداد میگردد که در رقابت منطقهای با سعودی بر سر سیطره و اعمال کنترل بر خاورمیانه میباشد. البته به دلیل بروز پیچیدگیهای مداوم در همپیمانیهای سیاسی در سطح منطقه، به نظر میرسد که عراق و سعودی نیز در راستای پیریزی راهبردی متنوعتر و پیچیدهتر در روابط دو جانبه سیاسی کنونی خود در منطقه هستند.
نویسنده میافزاید: همانگونه که عراق، توافقهای همکاری امنیتی خود با ایران و آمریکا را برغم اختلافات شدید میان این دو کشور، حفظ کرده، قادر است، روابط سازنده و همکاری را با سعودی در کنار ایران و برغم اختلافات میان ایران و سعودی، پیریزی کند.
نویسنده تاکید دارد که داشتن گفتمان سیاسی خردمندانه، نیازمند پیوستن به یکی از محورهای منطقهای نیست بلکه بیشتر، لزوم برخورد باز نسبت به گفتوگو و ایجاد راههای همکاری، برغم وجود اختلاف نظرها را ایجاب میکند. عراق به شکل خاص، کشوری است که نقطه مشترک منافع ایران و سعودی میباشد زیرا هر دو کشور، سرگرم نبرد با داعش در خاک عراق هستند به این شکل که ایران با یگانهای حشدالشعبی و سعودی در قالب همپیمانی به رهبری آمریکا علیه داعش، در این نبرد مشارکت دارند.
از دید نویسنده، ظواهر امر گویای این است که سعودی همین استراتژی را در پیش گرفته، اگر چه منازعه و تنش با ایران نیز روندی فزآینده دارد اما سعودی علاقمند به برنامهریزی روابط خود با هم پیمانان ایران در همین راستای تنشآمیز نیست و به جای آن میکوشد تا با تنوع بخشی و توسعه روابط خود بر مبانی متفاوت، بیشترین حمایت را از منافع منطقهای خود متحقق سازد. دلایل و شواهدی نیز گویای همین خط مشی میباشد به طوری که سعودی از انتخاب حیدرالعبادی به عنوان تخستوزیر عراق در 8 اوت 2014 استقبال کرد.
العبادی در نخستین سال نخستوزیریاش با سیاست میانهروانه خود، سعودی را به ادامه سیاست نزدیکشدن به عراق، تشویق کرد. افزون بر این، دیدگاه مقامات مذهبی در نجف در این خصوص که نیاز مبرمی به بهبود روابط عراق و سعودی وجود دارد نیز چه بسا عامل بروز نزدیکی سریع میان دو کشور بود.

اهمیت روابط فی مابین
الکاظمی در بیان تحلیلی خود میافزاید: نزدیکی میان عراق و سعودی، نیازی مبرم است که نه فقط در راستای منافع دو کشور میباشد بلکه به ایجاد موازنه قوا در سطح منطقه و تحکیم روند صلح و ثبات، کمک میکند. بهبود روابط دو جانیه از طریق توافقهای امنیتی و همکاری راهبردی در نبرد با داعش و دیگر گروههای تندرو که عامل تهدیدی برای هر دو کشور به شمار میآیند، در راستای منافع عراق و سعودی قرار دارد.
با این حال مسئله به اینجا ختم نمیشود. سعودی از اقتصاد بسیار استوار و قدرتمندی برخوردار است که عملا قادر است به عراق در چیرهشدن بر بحران اقتصادی آن کمک کند. سعودی، حضور موثری در روند بازسازی مناطق آزاد شده از داعش مانند دیالی و تکریت در شمال بغداد داشته و قادر به گشودن راههمکاری بازرگانی و نفتی میان دو کشور است که همسایه تاریخی هم بوده و مرزهای مشترکی با هم داشته و منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مشترکی دارند.
الکاظمی در فراز پایانی نوشتار خود آورده است: زمینهسازی مستمر برای پیریزی روابط استوار و مستحکم میان عراق و سعودی، صرفا گزینه مورد نظر سیاستمداران دو کشور نیست بلکه ضرورتی عینی و سرنوشت مشترک جغرافیایی و فرهنگی است که قابل نادیده گرفتن نمیباشد. چند دستگیهای 25 سال گذشته، زیانهای هنگفتی را ایجاد کرده که بهای گزاف آن را امروز مردم دو کشور و تمامی منطقه پرداخت میکنند.